تست شخصیت شناسی MBTI (ویژه بزرگسالان)

تست MBTI چیست؟ تاریخچه‌ای مختصر از شاخص مایرز – بریگز

شاخص MBTI یا تست شخصیت مایرز – بریگز، فهرستی از پرسش‌های چند گزینه‌ای است که افراد را در ۱۶ گروه شخصیتی قرار می‌دهد. این روش برگرفته از کتاب «انواع روانشناختی» نوشته کارل گوستاو یونگ، روان‌پزشک سوئیسی، است که در سال ۱۹۲۱ منتشر شد.د البته تحقیقاتی که کاترین کوک بریگز درباره تست شخصیت MBTI انجام داد، از سال ۱۹۱۷ آغاز شد و بنابراین، قبل از انتشار کتاب یونگ بود. چیزی که باعث شد کاترین، تحقیقات خود را درباره تست شخصیت شروع کند، ملاقات با داماد آینده‌اش بود.

کاترین با مشاهدۀ تفاوت‌های آشکار بین او و سایر اعضای خانواده، تصمیم گرفت روی این موضوع مطالعه کند و در نتیجۀ تحقیقات خود، به مفهومی رسید که افراد را در چهار دسته شخصیتی قرار می‌داد: متفکر، غیرقابل‌پیش‌بینی، عمل‌گرا و اجتماعی. بعد از مدتی، ایزابل بریگز مایرز، دخترِ کاترین، به طور تصادفی با کتاب یونگ آشنا شد و با کمک مادرش، مجموعه‌ای از سؤالات را تهیه کردند که به شناسایی ۱۶ گروه شخصیتی کمک می‌کرد. به این ترتیب، ایزابل به تحقیقاتی که مادرش از سال‌ها قبل شروع کرده بود پیوست و آن را گسترش داد.

در این زمان، جنگ جهانی دوم در جریان بود و این مادر و دختر متوجه شدند که شاخص MBTI می‌تواند به زنان کمک کند با آگاهی از ترجیحات شخصیتی خود، وارد نیروی کار صنعتی شوند.

به این ترتیب، در سال ۱۹۴۴، کتاب راهنمای شاخص بریگز – مایرز منتشر شد. کار آنها توجه هنری چانسی، رئیس مؤسسه تست‌های آموزشی (Educational Testing Service) را به خود جلب کرد و با کمک او، اولین کتابچه راهنمای کاربر تست شخصیت MBTI در سال ۱۹۶۲ منتشر شد.

مبنای تست شخصیت MBTI

می‌توان گفت نظریه یونگ در کتاب «انواع روان‌شناختی» که در سال ۱۹۲۱ به زبان آلمانی منتشر شد، پیش‌فرض کار تحقیقاتی بریگز است. کاترین و ایزابل متوجه شدند که مطالعات آنها شباهت‌هایی با نظریه یونگ دارد، بنابراین تصمیم گرفتند از آن به عنوان مبنای کار خود استفاده کنند.

یونگ در این کتاب مطرح کرده بود که انسان دارای چهار تابع شناختی اصلی است: افکار، هیجانات، حواس و شهود. این توابع، شباهت زیادی به چهار جفتِ دو بخشی بریگز دارند که در MBTI به کار می‌رود. با این حال، این نظریه کاملاً مبتنی بر مشاهداتِ ذهنی و تجربۀ شخصی یونگ است و شواهد علمیِ عینی ندارد.

معیار طبقه‌بندی شخصیت در تست MBTI

یونگ توضیح داد که ما انسان‌ها غرایز بی‌شماری داریم که انگیزه‌های درونی‌مان را تشکیل می‌دهد. بنابراین در دسته‌های درونگرا – برونگرا، حسی – شهودی، احساسی – منطقی قرار می‌گیریم. جفت چهارم تلویحاً ذکر شده بود، اما هنوز تحقیقات، درباره آن کامل نبود.

یونگ در کتاب خود استدلال کرد که «هر فرد، استثنایی از قاعده است» بنابراین باید در نظر داشت که هیچ توصیفی از تیپ‌های شخصیتی مختلف، نمی‌تواند تمام جنبه‌های فرد یا روان‌شناسی شخصیتی او را به طور کامل توضیح دهد. جفت چهارم را مایرز و بریگز به این شکل اضافه کردند: قضاوت‌گر – ادراکی. حال بیایید ببینیم هریک از این معیارها چه هستند.

۱. برونگرایی (E) – درونگرایی (I)

معیاری که برای توصیفِ چگونگی واکنش افراد و تعامل آنها با جهان پیرامون به کار می‌رود. برونگراها تمایل به عمل و برقراری ارتباط اجتماعی دارند؛ ولی درونگراها فکر محورند و حتماً باید زمانی را به تنهایی بگذرانند تا بتوانند برای برقراری تعاملاتِ اجتماعی عمیق و معنادار خود، مجدداً انرژی کسب کنند.

۲. حواس (S) – شهود (N)

این مقیاس بررسی می‌کند که افراد چگونه اطلاعات خود را از جهان پیرامون دریافت می‌کنند. افرادی که به حواس خود متکی هستند، تمایل دارند واقعیت‌هایی را که حواس پنجگانه آنها نظیر بینایی و شنوایی می‌گوید باور کنند. در حالی که شهودی‌ها به الگوها و برداشت‌ها، توجه بیشتری دارند. آنها از نظریه‌های انتزاعی و تفکر دربارۀ احتمالات برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده می‌کنند.

۳. تفکر یا منطق (T) – احساس (F)

این مقیاس بر چگونگیِ تصمیم‌ گیری افراد بر اساس اطلاعاتی که از عملکردهای حسی یا شهودی خود جمع‌آوری کرده‌اند تمرکز دارد. افرادی که منطقی هستند، بر واقعیت‌ها و داده‌های عینی تأکید بیشتری دارند. کسانی که احساس را ترجیح می‌دهند، برای تصمیم‌گیری به احساسات خود و دیگران توجه می‌کنند.

۴. قضاوت (J) – ادراک (P)

معیار نهایی شامل نحوۀ برخورد افراد با دنیای بیرون است. کسانی که به قضاوت تمایل دارند، تصمیمات محکم و ساختارمند را ترجیح می‌دهند. افرادِ ادراکی، بازتر و انعطاف‌پذیرتر هستند.

تفسیر تست MBTI

حال بیایید ببینیم چطور تست MBTI را تفسیر می‌کنند.

بر اساس ۴ معیاری که در بالا بررسی کردیم، ۱۶ نوع تیپ شخصیتی خواهیم داشت. هر یک از آنها، از ۴ حرف تشکیل شده‌اند که از حرف اولِ کلمۀ مربوط به هر یک از معیارهای فوق ساخته شده است. فقط درباره شهود، به دلیل تکراری بودن حرف اول، از حرف دوم آن استفاده می‌شود. (حروف پررنگ در واژگان زیر):

• برونگرا (Extrovert) و درونگرا (Introvert)
• شهودی (iNtuition) و حسی (Sensing)
• منطقی (Thinking) و احساسی (Feeling)
• ادراکی (Perceiving) و قضاوت‌گر (Judging)

بنابراین ۱۶ تیپ شخصیتی به‌صورت زیر خواهند بود:

1. ENFJ (برونگرا، شهودی، احساسی، قضاوت‌گر)

گروه شخصیت ENFJ که به‌عنوان بخشنده یا پیشرو شناخته می‌شود، اغلب افرادی خونگرم، صمیمی، وفادار و حساس هستند. از بین تمام تیپ‌های شخصیتی، ENFJ قوی‌ترین شخصیت مردمی را دارند. آنها می‌توانند با همه تیپ‌های شخصیتی دوست باشند، حتی با آنهایی که درونگرا و کم‌حرف‌تر هستند. این شخصیت از نادرترین انواع شخصیت است و تقریبا ۲ تا ۵ درصد افراد سراسر جهان را تشکیل می‌دهد.

مسیرهای شغلی مناسب برای ENFJ

این افراد اغلب در مشاغلی که با تعامل با دیگران سر و کار دارد، بهتر عمل می‌کنند. آنها به‌دلیل مهارت‌های ارتباطی و سازمانی قوی، می‌توانند رهبران و مدیران بزرگی باشند و به راحتی تعارضات بین فردی را حل کنند. مشاغل مناسب برای این افراد عبارتند از:

• مشاور
• معلم
• روان‌شناس
• مددکار اجتماعی
• مدیر، مدیر منابع انسانی
• نماینده فروش

2. ENFP (برونگرا، شهودی، احساسی، ادراکی)

مسیرهای شغلی مناسب برای ENFP

این افراد در مشاغلی که انعطاف‌پذیری زیادی ارائه می‌دهند و تنوع زیادی در آن وجود دارد، بهترین عملکرد را دارند. برای نمونه:

• روان‌شناس
• روزنامه‌نگار
• بازیگر، مجری، خبرنگار تلویزیون
• پرستار
• مددکار اجتماعی
• سیاستمدار
• مشاور

3. ENTJ (برونگرا، شهودی، منطقی، قضاوت‌گر)

افرادِ این گروه بسیار کاریزماتیک، منطقی و حساس هستند. از وقت گذراندن با دیگران لذت می‌برند؛ مهارت‌های کلامی قوی دارند و تعامل با دیگران به آنها انرژی می‌دهد. ترجیح می‌دهند به جای تمرکز بر حال، به آینده فکر کنند. معمولاً اطلاعات انتزاعی و نظری را جالب‌تر از جزئیاتِ عینی می‌دانند. با این حال هنگام تصمیم‌گیری، بیشتر بر اطلاعات عینی تکیه می‌کنند. احساساتِ شخصی و عواطف دیگران در انتخاب آنها تأثیر چندانی ندارد. از بین همه گروه‌های شخصیتی، ENTJها بهترین رهبری را دارند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ENTJ

به دلیل عشق به ساختار و نظم، این افراد در نظارت بر دیگران و کمک به گروه‌ها در تکمیل وظایف و رسیدن به اهداف خوب عمل می‌کنند. آنها می‌توانند به سرعت برنامه‌ ریزی کنند و نقش‌هایی را به اعضای گروه اختصاص دهند. برخی از مشاغل مناسب آنها عبارتند از:

• مدیر منابع انسانی، مدیر عامل
• وکیل
• دانشمند
• توسعه‌دهنده نرم‌افزار
• تحلیلگر کسب و کار
• کارآفریی
• استاد دانشگاه

4. ENTP (برونگرا، شهودی، منطقی، ادراکی)

این افراد هوشمندانه عمل می‌کنند و می‌توانند در بحث‌های علمی یا سیاسی زبانزد باشند. به طور کلی، در زمینه‌هایی که لازم است ایده‌ها به چالش کشیده شوند یا هر چیزی که به بحث نیاز دارد، آنها خوب عمل می‌کنند. این گروه از قدرتِ مکالمه و تعامل با دیگران برخوردارند و بیشتر روی آینده متمرکز هستند تا حال. ممکن است پروژه‌هایی را شروع کنند و هرگز آنها را به پایان نرسانند؛ زیرا به جای نیازهای فعلی، روی کلیت اوضاع متمرکز هستند. آنها عاشق این هستند که درباره چیزی که به آن علاقه دارند با دیگران وارد گفتگو و مناظره شوند. در ضمن بسیار کنجکاو هستند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ENTP

کارهای روزمره و تکراری برای شخصیت ENTP اصلاً مناسب نیست. مهارت‌های ارتباطی عالی، توانایی طبیعی برای رهبری و عقلانیت چیزی است که در این گروه به وفور یافت می‌شود. آنها در مشاغلی بهترند که هیجان داشته باشد و بتوانند آزادانه خلاقیت خود را نشان دهند. برای نمونه:

• مهندس
• وکیل
• دانشمند
• روان‌شناس، روان‌پزشک
• مخترع
• روزنامه‌نگار

5. ESFJ (برونگرا، حسی، احساسی، قضاوت‌گر)

این افراد عملگرا و نوع‌دوست هستند و در کار تیمی خوب عمل می‌کنند. نسبت به نیازها و احساسات دیگران، بسیار حساس هستند و تمام تلاش خود را برای کمک به دیگران انجام می‌دهند. از بی‌مهری یا بی‌تفاوتی آسیب می‌بینند و نیاز به تأیید دارند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ESFJ

به دلیل عشقِ کمک به دیگران، اغلب در محیط‌های عملی و بخش‌های مراقبتی بهتر عمل می‌کنند. برای نمونه:

• مراقبت از کودک
• پرستار، پزشک
• تدریس
• کار اجتماعی
• مشاوره
• مسئول پذیرش

6. ESFP (برونگرا، حسی، احساسی، ادراکی)

این گروه دوست دارند در مرکز توجه باشند. چیزی که آنها را برای دیگران جذاب می‌کند، شادابی و ذاتِ پرشور آنهاست. عملگرا هستند و بنابراین، یادگیری عملی را به یادگیری از کتاب و بحث‌های نظری ترجیح می‌دهند.

به‌همین دلیل، دانش‌آموزان با تیپ‌های شخصیتی ESFP گاهی اوقات در محیط‌های کلاسِ درس سنتی با مشکل مواجه می‌شوند. آنها بیشتر به زندگی ساده در زمان حال علاقه‌مند هستند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ESFP

این افراد در مشاغلی که شامل تنوع زیادی است بهترین عملکرد را دارند. مهارت‌های مردمی آنها، شغل‌هایی را می‌طلبد که در آن بتوانند با افراد زیادی معاشرت کنند. برای مثال:

• مجری، بازیگر، نوازنده
• مشاور، مددکار اجتماعی
• مربی ورزشی
• پرستار کودکان
• متخصص منابع انسانی
• طراح مد

7. ESTJ (برونگرا، حسی، منطقی، قضاوت‌گر)

این افراد بیشتر اصولگرا و سنتی هستند. احساس می‌کنند که باید به چیزی مانند خانواده، جامعه یا گروه اجتماعی دیگری وابسته باشند. مسئولیت‌پذیری زیادی دارند که باعث می‌شود به‌راحتی در موقعیت‌های نظارتی و رهبری موفق باشند. با این حال، گاهی اوقات به دلیل صراحت و صداقتی که دارند، ممکن است انتقادی و بیش از حد پرخاشگر به نظر برسند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ESTJ

افراد با این تیپ شخصیتی برای سنت، قوانین و امنیت احترام زیادی قائل هستند و تلاش می‌کنند اعضای گروه از قوانین، سنت‌ها و قوانینی که مقامات بالاتر وضع کرده‌اند، پیروی کنند. بنابراین در مشاغل نظارتی بهتر عمل می‌کنند. برای مثال:

• افسر پلیس، عضو ارتش
• قاضی یا وکیل، سیاستمدار
• معلم، مدیر مدرسه
• حسابدار
• بانکدار

8. ESTP (برونگرا، حسی، منطقی، ادراکی)

این افراد متفکرانی قاطع با مهارت‌های ارتباطی قوی هستند. سریع تصمیم می‌گیرند و برای هر مشکلی، راه‌حلی فوری ابداع می‌کنند. آنها به‌جای صرف زمان زیاد برای برنامه‌ریزی، به کارهای بداهه گرایش دارند. کار عملی را به نظریه‌ها و مفاهیم انتزاعی ترجیح می‌دهند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ESTP

مهارت‌های اجتماعی قوی آنها باعث می‌شود در مشاغلی که شامل فروش و بازاریابی باشد، بهتر عمل کنند. آنها بسیار سریع فکر می‌کنند و سریع هم اقدام می‌کنند، بنابراین در کارهای فوریتی مانند پلیس و اورژانس خوب هستند. برای نمونه:

• تکنسین پشتیبانی کامپیوتر
• کارآگاه، افسر پلیس
• کارآفرین
• بازاریاب، نماینده فروش
• امدادگر

9. INFJ (درونگرا، شهودی، احساسی، قضاوت‌گر)

این گروه افرادی دلسوز هستند که با حسِ قوی شهود و درکِ عاطفی خود، می‌توانند به خوبی با اطرافیان همدلی کنند. اعتقادات عمیقی دارند و می‌توانند برای رسیدن به آنچه می‌خواهند قاطعانه عمل کنند. هنگام تصمیم‌گیری، بیشتر بر احساسات خود تأکید می‌کنند؛ اما چندان هم از منطق دور نیستند.

مسیرهای شغلی مناسب برای INFJ

این افراد گاهی اوقات می‌توانند کمال‌گرا باشند و به همین دلیل، برای کارهای خود تلاش زیادی می‌کنند که باعث می‌شود اطرافیان معمولاً آنها را افرادی سخت‌کوش بدانند. مشاغلی که نیاز به پیروی از قوانین سختگیرانه دارند برای آنها دشوار است. بنابراین در مشاغلی بهتر عمل می‌کنند که به خلاقیت نیاز داشته باشد. برای نمونه:

• هنرمند، بازیگر، نوازنده، عکاس
• کارآفرین
• فعال مذهبی
• کتابدار
• مشاور، روان‌شناس
• نویسنده
• معلم

10. INFP (درونگرا، شهودی، احساسی، ادراکی)

گروه INFP کسانی هستند که آرام و محجوب در نظر گرفته می‌شوند، ولی اشتیاق خود را حفظ می‌کنند. برخلاف سایر تیپ‌های شخصیتی، آنها واقعاً احساساتی هستند و شفقت بالایی دارند. قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی می‌تواند انرژی آنها را تخلیه کند، بنابراین آنها ترجیح می‌دهند با گروهی از دوستان نزدیک خود تعامل داشته باشند. با اینکه اغلب دوست دارند تنها باشند، نباید این رفتار آنها را با خجالتی بودن اشتباه گرفت. آنها فقط برای قرارگیری در موقعیت‌های اجتماعی به زمان نیاز دارند.

تصمیمات این گروه بیشتر از احساساتِ شخصی آنها تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد نه اطلاعات عینی. آنها اغلب تصمیم‌گیری‌های مهم را به تعویق می‌اندازند تا زمانی که شرایط تغییر کند.

مسیرهای شغلی مناسب برای INFP

این گروه از افراد در مشاغلی که با خلاقیت در ارتباط است و به آنها اجازه ابراز دیدگاه‌شان را می‌دهد، خوب عمل می‌کنند. با اینکه به‌خوبی با دیگران کنار می‌آیند، باز هم ترجیح می‌دهند تنها کار کنند. این افراد اغلب در صحبت کردن مهارت دارند؛ اما ممکن است ترجیح دهند افکار و احساسات خود را از طریق نوشتن به جای حرف زدن بیان کنند. مشاغل محبوب این گروه عبارتند از:

• هنرمند
• نویسنده
• مشاور
• طراح گرافیک
• کتابدار
• روان‌شناس
• فیزیوتراپیست
• مددکار اجتماعی

11. INTJ (درونگرا، شهودی، منطقی، قضاوت‌گر)

این افراد اغلب بسیار باهوش و پیچیده هستند. به دلیل درونگرایی، ترجیح می‌دهند به تنهایی کار کنند. اعتماد به نفس بالایی دارند و بیشتر بر منطق و اطلاعات انتزاعی تکیه می‌کنند تا احساسات درونی. کلاً دوست ندارند درباره احساسات صحبت کنند. کمال‌گرا هستند و ترجیح می‌دهند برای هر چیزی از قبل برنامه‌ریزی کنند.

مسیرهای شغلی مناسب برای INTJ

وقتی INTJها به چیزی علاقه پیدا می‌کنند، تلاش می‌کنند تا جایی که می‌توانند در آن زمینه مهارت پیدا کنند. آنها توقعات بالایی دارند و خود را بر اساس بالاترین استانداردهای ممکن نگه می‌دارند. این گروه در مشاغلی که نیاز به کارایی و توانایی تفسیر اطلاعات پیچیده دارند، مانند مهندسی، دانشگاه، حقوق و تحقیق، به خوبی عمل می‌کنند و طرفدار مشاغلی هستند که به آنها اجازه دهد مستقل کار کنند. برای نمونه:

• دانشمند
• ریاضیدان
• مهندس
• پزشک
• معلم
• قاضی
• وکیل

12. INTP (درونگرا، شهودی، منطقی، ادراکی)

این گروه عاشق نظریه‌ها هستند و بر این باورند که هر چیزی را می‌توان تجزیه و تحلیل کرد و بهبود بخشید. آنها ساکت، محتاط و متفکر هستند. به‌عنوان افرادی درونگرا، ترجیح می‌دهند با گروه کوچکی از دوستان نزدیک که با آنها علایق و ارتباطات مشترک دارند معاشرت کنند. مفاهیم نظری برای آنها جذابیت بیشتری دارد و برای عقل بیشتر از احساسات ارزش قائل هستند. منطقی بودنِ آنها باعث می‌شود بر اساس اطلاعاتِ عینی (و نه احساسات) تصمیم بگیرند.

هنگام تجزیه و تحلیل داده‌ها و تصمیم‌ گیری، یک INTP بسیار منطقی و شهودی رفتار می‌کند. با این حال، به اندازه کافی انعطاف‌پذیر هستند و خارج از چهارچوب فکر می‌کنند. آنها معمولاً به جزئیات کوچک توجه ندارند و کلیت را در نظر می‌گیرند.

مسیرهای شغلی مناسب برای INTP

این افراد به‌دلیل علاقه به مفاهیم نظری و انتزاعی، اغلب در مشاغل مرتبط با علم به خوبی عمل می‌کنند. منطق، تفکر خلاق و مهارتی که در استدلال دارند، به آنها کمک می‌کند در مشاغلی که انعطاف زیادی داشته باشد و به آنها آزادی و استقلال کافی بدهد بهتر عمل کنند. برای نمونه:

• شیمی‌دان، فیزیکدان، ریاضیدان، دانشمند
• برنامه‌نویس کامپیوتر
• پزشک قانونی
• مهندس
• داروساز
• توسعه‌دهنده نرم‌افزار
• زمین‌شناس

13. ISFJ (درونگرا، حسی، احساسی، قضاوت‌گر)

این گروه، دوستانه‌ترین تیپ شخصیتی هستند. آنها دوست دارند از همه چیز مراقبت کنند و معمولاً دلسوز، مهربان، خونگرم و قابل‌اعتمادند. درونگرایی آنها باعث می‌شود ساکت و آرام باشند. معمولاً در تصمیم‌گیری، به احساس خود وابسته‌اند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ISFJ

به دلیل شخصیت مراقب و دلسوز این افراد، بهترین مشاغل برای آنها در زمینه‌های علمی، پزشکی، مشاغل مربوط به سلامت روان، کارهای اجتماعی یا مشاوره است. برخی از مشاغل محبوب ISFJ عبارتند از:

• مدیر
• بانکدار
• حسابدار
• مراقبت از کودکان
• مشاور
• پرستار
• مشاغل حقوقی
• معلم

14. ISFP (درونگرا، حسی، احساسی، ادراکی)

این افراد، درونگرا و اغلب غیر قابل پیش‌بینی هستند. تقریبا ۵ تا ۱۰ درصد از افراد سراسر جهان را تشکیل می‌دهند. طبیعتاً آرام، دلسوز، باملاحظه، مهربان و حساس‌اند؛ تمایل دارند دیگران را همانطور که هستند بپذیرند. این افراد به‌جای نگرانی برای آینده، به حال توجه می‌کنند و ترجیح می‌دهند به‌جای رویاپردازی، عمل کنند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ISFP

عملگرا بودن این افراد باعث می‌شود با نظریه‌های انتزاعی خوب کنار نیایند، مگر اینکه کاربرد عملی آنها را ببینند. همچنین به دلیل علاقۀ زیاد به حیوانات و طبیعت ممکن است به مشاغل مربوط به آنها علاقه‌مند باشند. برخی از مشاغل مناسب آنها عبارتند از:

• هنرمند، آهنگساز یا نوازنده
• آشپز
• طراح
• معلم
• دامپزشک
• متخصص اطفال
• روان‌شناس
• مددکار اجتماعی
• جنگل‌بان، طبیعت‌شناس

15. ISTJ (درونگرا، حسی، منطقی، قضاوت‌گر)

یکی از محبوب‌ترین گروه‌های شخصیتی که به‌حقیقت و قوانین احترام می‌گذارند و می‌توانند مدت‌های طولانی اطلاعاتی را که جمع‌آوری می‌کنند به‌خاطر بسپارند. آنها آرام و صادق هستند ولی گاهی یکدنده و لجباز می‌شوند.

مسیرهای شغلی مناسب برای ISTJ

به‌دلیل نیاز به نظم، این افراد در محیط‌های کاری که دارای برنامه‌های مشخص و تمرکزِ قوی بر روی کار هستند، بهتر عمل کنند. بهترین مشاغل برای این افراد عبارتند از:

• حسابدار
• برنامه‌نویس کامپیوتر
• پزشک
• کتابدار
• وکیل
• افسر پلیس یا کارآگاه
• رهبر نظامی

۱۶. ISTP (درونگرا، حسی، منطقی، ادراکی)

گروه ISTP اغلب طرز فکر بسیار معقول و منطقی دارند، اما گاهی می‌توانند با اشتیاقِ غیرمنتظرۀ خود افراد را شگفت‌زده کنند. معمولاً ساکت و کم‌حرف هستند، اما اگر در محیطی یا در کنار افرادی باشند که با آنها اشتراکات زیادی دارند، می‌توانند پرحرف باشند. عاشق فعالیت‌های پرمخاطره و هیجان‌انگیزند. هنگامی که مشکلی وجود دارد، آنها می‌خواهند به سرعت علت اصلی را درک کنند و نوعی راه‌حل را پیاده‌سازی کنند. همچنین بر اساس معیارهای عینی قضاوت می‌کنند نه باورها یا ارزش‌های شخصی.

مسیرهای شغلی مناسب برای ISTP

درونگرایی این افراد باعث می‌شود اغلب در مشاغلی بهتر عمل کنند که لازم است تنها کار کنند. کارهایی را دوست دارند که کاربردهای عملی و واقعی داشته باشند. برخی از مشاغل مناسب برای آنها عبارتند از:

• پزشکی قانونی
• مهندسی، برنامه‌نویسی کامپیوتر
• مکانیک، نجاری
• عکاس
• فیزیوتراپیست
• خلبان
• آتش‌نشان

هدف تست MBTI

هدف تست MBTI این است که پاسخ‌دهندگان بتوانند با کمک آن، ویژگی‌های شخصیتی خود را از جمله علایق، نقاط ضعف و قوت، ترجیحات شغلی و تحصیلی و سبک ارتباط خود با دیگران را کشف و درک کنند. این تست طراحی نشده است که به ما بگوید کدام تیپ‌های شخصیتی بهتر از دیگری است یا بهترین نوع شخصیت است؛ بلکه هدف آن، صرفاً کمک به ما برای شناخت دقیق‌تر شخصیت‌مان یا اطرافیان است.

اهمیت تست MBTI

درک نقاط قوت و ضعف، توانایی‌ها و روحیات افراد و در یک کلام شناخت ویژگی‌های شخصیتی آنها، می‌تواند به انتخاب‌های درست برای آیندۀ تحصیلی و شغلی و حتی زندگیِ خانوادگی، کمک کند. در محیط کاری، مدیران می‌توانند برای انتخابِ اعضایِ یک تیم منسجم از این تست استفاده کنند و کاندیداهای احتمالی مناسب را بیابند.

دانش‌آموزان می‌توانند با شناخت روحیات خود، درباره انتخاب رشته‌های تحصیلی که ممکن است برای آنها مناسب باشد، به گزینه‌های بهتری برسند. برای مثال، تقریبا ۸۰ درصد از شرکت‌های فهرست فورچون ۵۰۰ (Fortune 500) از این روش برای تجزیه و تحلیل شخصیت کارکنان استفاده می‌کنند تا آنها را در موقعیت‌هایی به کار بگمارند که متناسب با نقاط قوت آنها باشد.

کاربرد تست MBTI

تست MBTI می‌تواند در زمینه‌های شغلی، تحصیلی، ازدواج و بسیاری از زمینه‌های دیگر کاربرد داشته باشد. این تست برای طبقه‌بندی دقیق افراد طراحی نشده است، بلکه فقط برای ایده دادن یا کمک کردن به آنها برای انتخاب‌های بهتر مناسب است. برای مثال: در شرکت‌ها، استخدام‌کنندگان در بخش منابع انسانی می‌توانند از این تست برای تجزیه و تحلیل شخصیت‌های داوطلبان و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها استفاده کنند. دانستن اینکه هر فرد در کدام نقش شغلی بهترین عملکرد را دارد، بسیار مفید است. حتی می‌توان با شناخت شخصیت کارکنان، واکنش آنها را نسبت به فشار کاری یا توانایی کار گروهی درک کرد.

این تست به مدیران کمک می‌کند موقعیت‌ها و وظایفِ مناسب را به افراد مربوطه تخصیص دهند، اخلاقِ کاری سازمانی را برای به حداقل رساندن تضاد بین کارکنان سازماندهی کنند و عملکرد کلی سازمان را بهینه کنند.

تست MBTI در آموزش هم کاربرد دارد. معلمان، مربیان و کارشناسان آموزشی می‌توانند از این ابزار برای شناسایی توانایی‌های طبیعی دانش‌آموزان، علایق آنها و حتی نحوۀ تعامل آنها با دیگران استفاده کنند. در خودشناسی، این تست به ما کمک می‌کند خود را بهتر بشناسیم تا به عنوان مربی خودمان عمل کنیم، مؤثرترین روش یادگیری را بیابیم و مسیر پیشرفت آینده‌مان را انتخاب کنیم. حتی با کمک این تست، ممکن است بتوانیم گرایش‌های شغلی خود را بهتر درک کنیم.

میزان دقت تست MBTI

حال به این پرسش مهم می‌رسیم که آیا تست MBTI دقیق است؟ طبق گفته بنیاد مایرز و بریگز، آزمون MBTI معیارهای استاندارد، قابل اعتماد و پذیرفته‌شده را برآورده می‌کند. وبسایت رسمی آنها نشان می‌دهد که دقتِ آزمون MBTI، حدود ۹۰ درصد است و در صورت تست مجدد، دقیق عمل می‌کند. این در حالی است که یک مطالعۀ نشان داد در مواردی بعد از تکرار آزمون، تغییراتی در نتایج مشاهده شده است. مطالعات دیگری هم نشان می‌دهد که قابلیت اطمینان و اعتبار این ابزار به اندازه کافی نیست. برای مثال: برخی تحقیقات نشان می‌دهند که وقتی افراد، بعد از مدتی دوباره در آزمون شرکت می‌کنند، نتایج متفاوتی به دست می‌آورند و این موضوع ممکن است بر پیش‌بینی دقیق مشاغل و رشته‌های تحصیلی تأثیر بگذارد.

احتمالاً مشکل اینجاست که تست مایرز – بریگز، شخصیت انسان را صفر و صدی در نظر می‌گیرد. بسیاری از سؤالات MBTI طوری طراحی شده‌اند که پاسخ‌دهنده مجبور است بله یا خیر را انتخاب کند. این در حالی است که شخصیت‌های انسانی اغلب جایی بین این دو حالت هستند. برای مثال: هیچ‌کس کاملاً درونگرا یا کاملاً برونگرا نیست و همۀ ما جایی بین این دو قرار می‌گیریم. همچنین، پاسخ بله یا خیر به سؤالی نظیر «آیا تمایل به همدردی دارید؟» نمی‌تواند دقیق باشد.

اعتبار علمی تست MBTI و نگرانی‌های پیرامون آن

بر خلاف محبوبیت و موفقیت تست MBTI، جامعۀ روان‌شناسان، نگرانی‌هایی درباره آن دارند. مایرز و بریگز، آموزش رسمی روان‌شناسی نداشتند ولی هر دو در زمینۀ تست روان‌شناسی تدریس می‌کردند. مایرز شاگرد ادوارد هی، مدیر ارشد منابع انسانی بانک بزرگ فیلادلفیا (Philadelphia)، بود که یکی از اولین شرکت‌های موفق مشاوره منابع انسانی را در ایالات متحده تأسیس کرد. مایرز از او روش‌های ابتدایی طراحی، امتیازدهی، اعتبارسنجی و آزمایش آمار را آموخت. آدام گرانت، روان‌شناس سازمانی در دانشگاه پنسیلوانیا (Pennsylvania)، درباره کاستی‌های مایرز- بریگز می‌گوید:

«واقعیت این است که هیچ مدرکی پشت آن وجود ندارد».

گرانت درباره تحقیقات یونگ هم اینطور نتیجه می‌گیرد که کارل یونگ، از نظر نظریه و ایده‌های خلاقانه پیشگام بود، اما بسیاری از کارهای او قبل از اینکه روان‌شناسی به یک علم تجربی تبدیل شود، انجام شده است. بنابراین، نمی‌توان به قدرتِ پیش‌بینی تست MBTI در تصمیم‌گیری برای آینده شغلی، تحصیل یا خوشبختی در ازدواج استناد کرد.

مایکل اشتون، استاد روان‌شناسی در دانشگاه براک در آنتاریو، می‌گوید:

«مشکل این آزمون این است که افراد به هیچ وجه در هیچ یک از ابعاد شخصیتی خود، دقیقاً به دو دسته تقسیم نمی‌شوند. آنها در درجات مختلفی از هر یک از جنبه‌های شخصیتی قرار می‌گیرند»

به عبارت دیگر، MBTI محصول حدس و گمان و فرضیه‌های محض است و هیچ مدرکِ علمیِ جدی برای حمایت از آن وجود ندارد.

منبع اولمنبع دوم

سوالات متداول تست شخصیت شناسی MBTI بزرگسالان