62
18 آبان 1401
خلاقیت چیست؟ انواع، موانع و روشهای پرورش خلاقیت

خلاقیت واژهای است که زیاد آن را شنیدهایم. در دوران آموزش، در زندگی روزمره و هنگام ورق زدن کتابهای روانشناسی موفقیت یا توسعه فردی این واژه زیاد به کار میرود. اما آیا معنای آن را میدانید؟ آیا با انواع خلاقیت، ویژگیهای افراد خلاق و روشهای پرورش آن آشنایی دارید؟ اگر پاسختان به این پرسشها منفی است، حتما مقاله خلاقیت چیست سایت برآیند را تا انتها بخوانید. در این مقاله ضمن پاسخ به این پرسشها درباره اهمیت خلاقیت و رابطه ویژگیهای شخصیتی با آن نیز صحبت کردهایم.
تعریف خلاقیت
ماهیت و ذات خلاقیت پیچیده است. از این رو تعریف دقیقی از آن که مورد توافق همه باشد، ارائه نشده است. انجمن روانشناسی ایالات متحده خلاقیت را به تمایل و توانایی فرد برای نگریستن به مسائل، خارج از چارچوبهای از پیش تعیین شده و ارائه راهحلهای جدید و بدیع تعریف میکند. میهای چیکسنتمیهایی، روانشناش مشهور مجاری-آمریکایی، خلاقیت را هرنوع عمل، ایده یا محصولی میداند که در وضع فعلی تحول ایجاد کند.
به هرحال هرکدام از تعاریف را که بپذیریم یا دقیقتر بدانیم، اغلب متخصصان حوزه خلاقیت، بر سر دو عنصر مهم که خلاقیت را میسازند، توافق دارند:
-
- اصالت: ایده یا راه حلی خلاقانه است که نو و غیر تکراری باشد، یعنی پیشتر به ذهن کس دیگری نرسیده باشد.
- کارکرد: ایده یا راه حل باید عملی بوده یا دست کم به اندازهای مفید باشد. ایدههای کاملا خیالی و نشدنی را نمیتوان خلاقانه دانست.
پیشنهاد مطالعه
برای شناسایی نقاط قوت و ضعف خود مقاله زیر را مطالعه کنید:
چگونه نقاط ضعف و نقاط قوت خود را شناسایی کنیم؟اهمیت خلاقیت، چرا خلاق بودن مهم است؟
شاید پاسخ این پرسش بدیهی به نظر برسد. اما اجازه بدهید مثالی بزنیم. فرض کنید شما کسبوکاری در اختیار دارید و میکوشید تا در رقابت با شرکت دیگر، سهم بیشتری از بازار به دست آورید. آیا مهارت تفکر خلاق میتواند به شما کمک کند؟ قطعا! با تفکر خلاقانه، میتوانید روشهای جدیدی برای ایجاد مزیت رقابتی پیدا کنید.
بدین صورت میتوانید سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده و سود کسبوکارتان را بیشتر کنید. در سایر ابعاد زندگی نیز، خلاقیت به کمک شما میآید. برای مثال استفاده از روشهای خلاقانه در مواجهه با مشکلات تربیت فرزند میتواند راهگشا باشد.
انواع خلاقیت
متخصصان، خلاقیت را به 4 دسته تقسیم میکنند. این مدلها به Four C مشهور هستند که بیانگر چهار مدل خلاقیتاند.
نوع اول: Mini-C
ایدهها و راهکارهای خلاقانهای که تنها برای ما آشکارند. در این نوع، ما این ایدهها را با هیچکس درمیان نمیگذاریم. میتوان گفت وقتی بارقههایی از افکار جدید در سرمان شکل میگیرد، ما در حال استفاده از این مدل هستیم.
نوع دوم: Little-C
ما اغلب از مهارت حل مسئله برای گذران زندگی و مواجهه با مشکلات استفاده میکنیم. حال اگر خلاقیت را چاشنی کار کنیم، به این نوع دوم میرسیم. ما این شکل از خلافیت را به طور گسترده در زندگی روزمره به کار میبریم، بدون آنکه لزوما از آن آگاهی داشته باشیم.
نوع سوم: Pro-C
در این مدل، خلاقیت به شکل مؤثر در زندگی حرفهای فرد دیده میشود. در این نوع، ما از تفکر خلاقانه برای پیشبرد کارمان بهره میبریم. با این حال این خلاقیت مورد تحسین و تشویق دیگران قرار نمیگیرد.
نوع چهارم: Big-C
ویژگیهای افراد خلاق
میهای چیکسنتمیهایی، در کتاب «خلاقیت: روانشناسی کشف و اختراع» در توصیف افراد خلاق، 3 ویژگی اساسی را در آنها شناسایی میکند:
انرژی: افراد خلاق انژری فیزیکی و روانی قابل توجهی دارند. با این حال این پرانرژی بودن، به معنای آن نیست که آنها همیشه فعال و برونگرا هستند. افراد خلاق در عین حال تمایل دارند تا مدت زیادی را نیز به تفکر و تامل اختصاص دهند.
هوش: روانشناسان برای سالها بر این باور بودند که هوش نقش کلیدی در خلاقیت دارد. با این حال در مطالعه مشهور لوئیس ترمن درباره کودکان با استعداد، معلوم شد که همه انسانهای باهوش، خلاق نیستند.
گرچه میزان هوش منطقی(IQ) شرط لازم برای خلاق بودن است، اما این شرط کافی نیست. از منظر سنتمیهایی افراد خلاق باید باهوش باشند. اما در کنار این عامل، آنها باید بتوانند به چیزهای مختلف از دیدگاههای متفاوت نگاه کنند.
نظم: شاید غیر معمول به نظر برسد. اما افراد خلاق، در کنار بازیگوشی و شیطنت، در پیگیری علایق و کارشان منظم و سخت کوشند.
رابطه بین ویژگیهای شخصیت و خلاقیت چیست؟
روانشناسان، شخصیت انسان را با 5 ویژگی جامع تعریف میکنند: گشودگی (Openness)، وظیفه شناسی (Conscientiousness)، برونگرایی (Extroversion)،تواف پذیری (Agreeableness) و روان رنجوری (Neuroticism). هرکدام از این ویژگیها یک طیفاند. بنابراین ما ممکن است در آزمونهای سنجش روان، در یکی از قسمتهای آن قرار بگیریم.
برخی از این ویژگیها در میزان خلاقیت ما تاثیر دارند. برای مثال براساس مطالعات کافمن و دیگران، گشودگی به معنای میزان تمایل ما برای کسب تجربههای جدید در زندگی و آشنایی با افراد جدید است. هرچه ما امتیاز بیشتری در این طیف کسب کنیم و نسبت به تجربههای جدید علاقهمندتر باشیم، به طبع ایدههای جدید بیشتری نیز به ذهنمان میرسند.
چگونه خلاقیت را در خود پرورش دهیم؟
گرچه برخی افراد ذاتا خلاقاند، میتوان خلاقیت را در هر فرد پرورش داد. چگونه؟! به راهکارهای زیر توجه کنید:
1. گشودگی در برابر ایدههای جدید
هرچه تمایل ما برای آشنایی با ایدهها، باورها، عقاید و روشهای جدید بیشتر باشد، خلاقیت ما نیز بیشتر میَشود. وقتی ما با چیزهای جدید آشنا میشویم، میتوانیم دو رویکرد در پیش بگیریم: یا در برابر آنها مقاومت کرده و دچار تحجر شویم، یا ضمن آشنایی با نقاط قوت و ضعف هر چیز جدید، بکوشیم تا نکات و جنبههای مثبت آن را در زندگی بکار گیریم یا با آن سازگار شویم.
برای مثال اینترنت را در نظر بگیرید. با استفاده از این پدیده ما فرصتها و ایدههای بیشماری را در حوزههای مختلف کسبوکار، سرگرمی، گسترش دانش و بسیاری موارد دیگر در سالهای اخیر ایجاد کردهایم. اگر ما به عنوان نسل بشر، اینترنت را پس میزدیم و حاضر نبودیم این تجربه جدید ارتباطی را بپذیریم، آیا امکان خلاقیت در آن به وجود میآمد؟!
2. پیگیری
3. وقت صرف کردن
درکنار سخت کوشی، باید زمانی را برای یادگیری روشهای خلاقانه اختصاص دهیم. تمرینات فردی و گروهی زیادی وجود دارند که ذهن خلاق مارا به کار میاندازند. تمریناتی مانند بارش مغزی از این دستهاند.
4. آموختن یک مهارت
یکی از بهترین روشها برای پرورش خلاقیت، کسب مهارت در یک حوزه خاص است. وقتی در حرفهای مهارت کسب کرده و متخصص میشویم، دانش ما نسبت به ابعاد آن حرفه افزایش مییابد. این افزایش دانش افقهای جدیدی در ذهن ما باز کرده و ما را خلاقتر میکند. برای مثال وقتی به چم و خم نقاشی و سبکهای آن آشنا شدیم، بهتر میتوانیم در این زمینه خلاقیت به خرج دهیم.
دانش کلید آگاهی است و تا وقتی نسبت به چیزی آگاه نباشیم، بعید است بتوانیم خلاقیت به خرج دهیم.
استفاده از تکنیک 6 کلاه تفکر
یکی از تکنیکهای پرورش مهارت تفکر خلاق، نگاه کردن به یک مسئله از 6 زاویه دید متفاوت است. این 6 زاویه نگاه با نماد شش کلاه رنگی شناخته میشوند.
کلاه سیاه: به مسئله با دید منفی و بدبینانه نگاه کنید.
کلاه آبی: به طور کلی به مسئله بنگرید. بهترین روش جامع برای حل موضوع چیست؟
کلاه سبز: سعی کنید روشهای جایگزین را پیدا کنید.
کلاه قرمز: عقل و منطق را کنار گذاشته و با احساسات به مسئله بنگرید.
کلاه سفید: احساسات را کنار گذاشته و صرفا با عقل و منطق مسئله را بررسی کنید.
کلاه زرد: با خوشبینی به موضوع نگاه کنید و جنبههای منفی را در نظر نگیرید.
این تکنیک را میتوان به صورت گروهی در تمرینات پرورش تفکر خلاق به کار برد. اما شما میتوانید آن را به طور فردی نیز اجرا کنید.
کلام آخر در مورد خلاقیت
در این مقاله به تعریف خلاقیت و دو اصل مشترک همه تعاریف آن، اصالت و کارکرد، اشاره کردیم. با 4 نوع خلاقیت آشنا شده و با ویژگیهای افراد خلاق مانند هوش، نظم و انرژی زیاد آشنا شدیم. سپس به رابطه ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت پرداختیم. دریافتیم هنگامی که در برابر تجربههای جدید، گشاده باشیم میتوانیم شانس کسب خلاقیت را در خود افزایش دهیم. در نهایت 5 روش کاربردی و مؤثر را برای پرورش خلاقیت پیشنهاد کردیم که یکی از مهمترین آنها استفاده از 6 کلاه تفکر بود.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارممنبع پنجم
فرآیند تولید و تأیید علمی محتوا
