462
8 آبان 1402
روانشناسی شخصیت چیست؟ انواع، ویژگی و نظریههای شخصیتی
شخصیت یکی از مفاهیم حائز اهمیت در علم روانشناسی است. مطالعه روی مفهوم شخصیت، دست کم ۲۰۰۰ سال پیش و با مطالعات بقراط در سال ۳۷۰ قبل از میلاد آغاز شده است (فاضلی، ۲۰۱۲). از آن زمان تاکنون، روانشناسان زیادی تلاش کردهاند راهی برای دستهبندی شخصیتهای مختلف پیدا کنند.
نظریههای مختلفی هم مطرح شده است؛ اما پیچیدگی این مفهوم بیشتر این نظریهها را با چالشهایی مواجه میکند. در این مقاله از برآیند، ابتدا تعریفی از شخصیت و ویژگی شخصیتی ارائه میدهیم و سپس به بررسی اجمالی نظریههای مختلف آن خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
شخصیت چیست؟
شخصیت (personality) به الگوهای منحصر به فردی از افکار، احساسات و رفتارهایی گفته میشود که ما را از دیگران متمایز میکند. شخصیت از عوامل زیست شناسی و محیطی ناشی میشود و میتواند در طول زندگی تغییر کند. با این حال، اصلی ترین ویژگیهای شخصیتی در دوران بزرگسالی نسبتاً ثابت میمانند.
واژه شخصیت (personality) از کلمه لاتین پرسونا گرفته شده است. در دنیای باستان، پرسونا نوعی نقاب بود که بازیگران نمایش از آن برای نشان دادن یک ویژگی شخصیتی خاص از یک کاراکتر یا پنهان کردن هویت استفاده میکردند.
شخصیت ممکن است بخشی از ناخودآگاه ما باشد یا حتی شامل روایتهای شخصی باشد که خودمان در طول زندگی آنها را میسازیم (سروان، شیدال و جنسیوس، ۲۰۰۱). حتی ممکن است تجلی قابل مشاهده ویژگیهای ژنتیکی ما باشد.
ویژگی شخصیتی چیست؟
ویژگیهای شخصیتی (Personality Traits) اجزای سازنده شخصیت هستند. شاید حتی بتوانیم آن را به مثابه ابزاری بدانیم که به ما کمک میکند افراد را آنطور که هستند توصیف کنیم یا آنها را با دیگران مقایسه کنیم. ویژگیهای شخصیتی معمولاً متمایز از تواناییهای ذهنی از جمله هوش عمومی در نظر گرفته میشوند که ارزیابی آن بر اساس شکل پاسخگویی فرد به مشکلات صورت میگیرد.
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری تشخیص، انواع و علائم اختلال دو قطبی مقاله زیر را بخوانید!
اختلال دو قطبی چیست؟نمونههایی از ویژگی شخصیتی
ویژگیهای شخصیتی میتوانند مثبت باشند یا منفی. برخی از ویژگیهای مثبت شخصیتی عبارتند از:
- وفادار
- سخاوتمند
- مهربان
- بیریا
- مقاوم
- روشنفکر
- شجاع
- ساکت
- منصف
- از خود گذشته
- خوشبین
برخی از ویژگیهای شخصیتی منفی عبارتند از:
- متقلب
- بیوفا
- بدجنس
- حسود
- ظالم
- حریص
- بداخلاق
- بیملاحظه
- خودخواه
- کینهای
اصطلاح دیگری برای ویژگیهای شخصیتی وجود دارد که میتوان آن را ویژگی کاراکتری (Character trait) ترجمه کرد. این دو اصطلاح هر دو در اصل یک مفهوم را بیان میکنند ولی تفاوتهایی جزئی با هم دارند که در بخش بعد به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
تفاوت ویژگی شخصیتی با ویژگی کاراکتری در چیست؟
تشخیص ویژگیهای شخصیتی (Personality Traits) بسیار آسان است. برای مثال، وقتی برای اولین بار با فردی برخورد میکنیم، میتوانیم تشخیص دهیم که او خجالتی است، بامزه است یا پر انرژی است. حتی اگر در برخورد اول نباشد، بعد از مدت کوتاهی با جمعآوری دادههای کافی میتوانیم چنین ویژگیهایی را در فرد تأیید کنیم.
در حالی که ویژگیهای کاراکتری (Character traits) اغلب در شرایط خاص و غیرمعمول خود را نشان میدهند و برای تشخیص آنها در افراد، زمان بیشتری لازم است. صداقت، تندخویی، راستگویی، سخاوتمندی و پاکدامنی از نمونههای ویژگی کاراکتری هستند.
برای روشن شدن موضوع، فرض کنیم تازه با فردی آشنا شدهایم. او بسیار مودب و خوشبرخورد است. آیا میتوانیم مطمئن باشیم که شخصیت مهربان و راستگویی دارد؟ یا اگر ببینیم فردی بسیار عصبانی است و دارد فریاد میزند، میتوانیم با اطمینان بگوییم که او تندخو و خشن است؟ مسلماً خیر.
تفاوت دوم این است که ویژگیهای شخصیتی عمدتاً با ژنتیک تعیین میشوند و کمتر پیش میآید که کاملاً تغییر کنند. برای مثال، فردی که درونگراست، حتی اگر با تمرین خود را برونگرا کند تا بتواند با دیگران راحتتر معاشرت کند، باز هم در موقعیتهایی که مجبور نیست برونگرا باشد به درونگرایی خود برمیگردد. همچنین آدمی که ذاتاً خوشخنده و بذلهگو است، کمتر ممکن است بتواند این ویژگی را در خود تغییر دهد و به آدمی عبوس و جدی تبدیل شود.
این در حالی است که ویژگیهای کاراکتری انعطافپذیری بیشتری دارند و میتوانند در طول زندگی تغییر کنند، هرچند این کار مستلزم تلاش زیاد است. برای مثال، فردی که بدبین است، ممکن است به دلایلی تغییر کند و با تلاش، به فردی مثبتاندیش تبدیل شود.
اهمیت آگاهی از این تفاوتها زمانی مشخص میشود که میخواهیم درباره شایستگی افراد برای پذیرش نقشهای مهم در زندگی مانند کارمند، دوست یا همسر قضاوت کنیم. از سوی دیگر، برای قضاوت درباره ویژگیهایی از افراد که برای تشخیص آنها به زمان نیاز است، دانستن این تفاوت به ما کمک میکند از دردسرهای احتمالی اجتناب کنیم. برای نمونه، بیشتر ما وقتی با فردی خوشبرخورد مواجه میشویم، تمایل داریم او را راستگو و بیریا هم فرض کنیم؛ این در حالی است که این ویژگیها در طول زمان مشخص میشوند.
نظریههای شخصیت
همانطور که گفتیم، طی قرنها، نظریههای مختلفی درباره مفهوم شخصیت مطرح شدهاند. از نظر تاریخی، اولین کسی که مطالعه درباره شخصیت را آغاز کرد بقراط بود. بقراط ویژگیهای شخصیتی را ناشی از چهار مزاج جداگانه، شامل سودایی، بلغمی، صفراوی و دموی میدانست (کلارک و واتسون، ۲۰۰۸؛ آیزنک و آیزنک، ۱۹۸۵ و دیگران).
قرنها بعد جالینوس، پزشک و فیلسوف یونانی، پیشنهاد کرد که تفاوتهای شخصیتی را میتوان با نظریه بقراط توضیح داد. برای مثال، سوداییها پرشور، جاهطلب و جسور هستند؛ صفراویها محتاط، مضطرب و ناراضی هستند؛ دمویها شاد، مشتاق و خوشبین هستند و درنهایت، بلغمیها آرام، قابل اعتماد و متفکرند (کلارک و واتسون، ۲۰۰۸؛ استلماک و استالیکاس، ۱۹۹۱). نظریه جالینوس بیش از ۱۰۰۰ سال رایج بود و هنوز هم در طب سنتی به آن باور دارند.
ویلهلم وونت (Wilhelm Wundt)، پدر علم روانشناسی در قرن نوزدهم، پیشنهاد کرد که با استفاده از دو محور عمود بر هم هیجانی/ غیرهیجانی و متغیر/ غیر قابل تغییر، میتوان توصیف بهتری از شخصیت به دست آورد. محور اول هیجانات قوی (شامل صفراوی و سودایی) تا ضعیف (بلغمی و دموی) را در بر میگیرد و محور دوم مزاجهای متغیر (سودایی و دموی) تا غیر قابل تغییر (صفراوی و بلغمی) را شامل میشود (تصویر را ببینید).
حال بیایید برخی از نظریههای جدیدتر را درباره شخصیت بررسی کنیم.
۱. نظریه مبتنی بر نوع شخصیت
برخی نظریهها شخصیت را از نظر نوع بررسی میکنند. برای مثال، نظریه شخصیت نوع A که اولین بار مایر فریدمن (Meyer Friedman) و ری روزنمن (Ray Rosenman) در دهه ۱۹۵۰ مطرح کردند یکی از این نظریههاست. نظریه دیگری هم چهار نوع شخصیت را به شرح زیر ارائه میکند:
- نوع A: کمالگرا، بیصبر، رقابتی، دارای وسواس در کار، پیشرفتگرا، پرخاشگر، پر استرس.
- نوع B: کم استرس، خونسرد، انعطافپذیر، خلاق، سازگار با تغییرات، صبور، معتقد به زندگی در زمان حال.
- نوع C: بسیار وظیفهشناس، کمالگرا، دارای مشکل در آشکار کردن هیجانات (مثبت یا منفی).
- نوع D: نگران، غمگین، تحریکپذیر، بدبین، خودگویی منفی، اجتناب از موقعیتهای اجتماعی، بدون اعتماد به نفس، عبوس، ناامید.
یکی دیگر از نظریههای رایج که انواع شخصیت را بررسی میکند، شاخص شخصیت مایرز- بریگز (MBTI) است. این شاخص، شخصیت را بر اساس جایی که فرد در چهار زنجیره مختلف قرار میگیرد توصیف میکند. این زنجیرهها شامل درونگرایی– برونگرایی (I-E)، حسی– شهودی (S-N)، منطقی– احساسی (T-F)، قضاوتگر- ادراکی (J-P) هستند. پس از انجام این آزمون، یکی از ۱۶ نوع شخصیتی به شما اختصاص داده میشود. برخی از انواع آن عبارتند از:
- ISTJ: درونگرا، حسی، متفکر و قضاوتگر. این افراد منطقی و منظم هستند و تمایل به قضاوت دیگران دارند.
- INFP: درونگرا، شهودی، احساسی و درککننده. آنها تمایل به ایدئالگرایی دارند و نسبت به احساسات خود حساس هستند.
- ESTJ: برونگرا، حسی، متفکر و قضاوتکننده. این افراد قاطع هستند و نسبت به پیروی از قوانین وسواس دارند.
- ENFJ: برونگرا، شهودی، احساسی و قضاوتکننده. این افراد به خاطر خونگرمی و وفاداری خود به افراد بخشنده معروف هستند. آنها ممکن است بیش از حد از دیگران حمایت کنند.
به دلیل گستردگی تایپ شخصیت، برخی از دانشمندان علم روانشناسی نظریههای مبتنی بر نوع و شاخص مایرز- بریگز (MBTI) را به چالش کشیدهاند. آنها بر این باورند که چنین نوعشناسیهایی برای توضیح روشهایی که شخصیت افراد را از هم متمایز کند کمی سادهانگارانه است. آنها نظریههای مبتنی بر ویژگی شخصیتی را قابلقبولتر میدانند.
برای بررسی تیپ شخصیتی خود میتوانید در آزمون تست شخصیت شناسی MBTI شرکت کنید.
۲. نظریه مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی
این نظریهها شخصیت را نتیجه ویژگیهای درونی مبتنی بر ژنتیک انسان میدانند و بر اساس این ویژگیها آن را دستهبندی میکنند. نظریه پنج ویژگی بزرگ (Big Five) که اولین بار دونالد دبلیو. فیسک (Donald W. Fiske) آن را مطرح کرده است، از نظریههای مبتنی بر ویژگی شخصیتی است. این مدل میگوید همه ویژگیهای شخصیتی در پنج دسته بزرگ قرار میگیرند و هر یک شامل صدها و شاید هزاران ویژگی شخصیتی است (لویس ر. گلدبرگ، ۱۹۹۳). این پنج دسته عبارتند از (دِنِو و کوپر، ۱۹۹۸):
۱. برونگرایی (Extraversion): نقطه مقابل درونگرایی است و فعال بودن، توجهطلبی، اجتماعی بودن، تمایل به کار گروهی و انرژی زیاد را شامل میشود.
۲. توافقپذیری و سازگاری (Agreeableness): نقطه مقابل ضدیت است و شامل همکاری، همدلی، مهربانی، مدارا، خونگرمی و درک است.
۳. وظیفهشناسی (Conscientiousness): نقطه مقابل غیر قابل اعتماد بودن است و شامل موفقیت، استقلال، کنترل، نظم شخصی، خودکفایی و مقید بودن است.
۴. روان رنجوری (Neuroticism): در مقابل ثبات هیجانی است و خشم، افسردگی، اضطراب، دشمنی و شدت هیجانی را شامل میشود.
۵. پذیرا بودن نسبت به تجربه (Openness to experience): نقطه مقابل ذهن بسته است و شامل خلاقیت، پذیرش تجربههای نو، خیالپردازی و تفکر است.
مدل پنج ویژگی بزرگ میگوید همه ما ویژگیهای شخصیتی مشترکی داریم، ولی هر یک در نقطهای از طیف این ویژگیها قرار میگیریم. بنابراین اطلاعاتی که از این مدل به دست میآوریم، به ما میگوید آیا میزان یک ویژگی شخصیتی خاص مانند برونگرایی در ما بالاست یا پایین و در مقایسه با دیگران به ما نسبت داده میشود. برای مثال، فرد میتواند برونگرایی بیشتر و بالعکس، روانرنجوری کمتری نسبت به دیگران داشته باشد.
پیشنهاد مطالعه
برای مطالعه بیشتز مقاله پنج بُعد کلان شخصیت که نمایشی از طیفهای شخصیتی است را بخوانید.
پنج ویژگی بزرگ شخصیتیروانشناسان مدل جدیدتری از نظریه شخصیت را هم مطرح کردهاند که HEXACO نام دارد که صداقت و فروتنی را به عنوان دسته ششم ویژگیهای اساسی اضافه میکند.
۳. نظریههای روانپویشی
نظریه روان پویشی (Psychodynamic) به شدت تحت تأثیر افکار زیگموند فروید است. این نظریهها تأکید میکنند که ضمیر ناخودآگاه ما بر شخصیتمان تأثیر میگذارد. فروید این نظریه را مطرح کرد که تجربیات اولیه دوران کودکی، تأثیری عمیق بر چگونگی رشد شخصیت ما در دوران زندگی دارد. یکی دیگر از نظریههای روان پویشی درباره شخصیت، نظریه «مراحل رشد روانی اجتماعی» اریک اریکسون (Erik Erikson) است.
۴. نظریههای رفتاری
نظریههای رفتاری میگویند شخصیت نتیجه تعامل بین فرد و محیط است. نظریهپردازان رفتار، رفتارهای قابل مشاهده و قابل اندازهگیری را مطالعه میکنند و اغلب نقش افکار و احساسات درونی را نادیده میگیرند. از جمله این افراد میتوان به بی. اف. اسکینر (B.F. Skinner) و جان بی. واتسون (John B. Watson) اشاره کرد.
۵. نظریههای اومانیستی یا انسانگرا
نظریههای اومانیستی بر اهمیت اراده آزاد و تجربه فردی در رشد شخصیت تأکید دارند. به بیان سادهتر، ادراک خود ما از اینکه چه کسی هستیم شخصیت ما را تعیین میکند.
از نظریهپردازان اومانیست میتوان به کارل راجرز (Carl Rogers) و آبراهام مزلو (Abraham Maslow) اشاره کرد. نظریه راجرز میگوید:
چیزی که در زندگی ما را هدایت میکند، نیاز ما به خودشکوفایی است. بعد از آن، شخصیت ما با میزان پیگیریمان برای رشد و بهبود فردی تعیین خواهد شد.
نظریه مزلو هم میگوید:
شخصیت نتیجه برآورده شدن یا نشدن نیازهای اساسی انسان است.
اهمیت مطالعه روی شخصیت و شناخت آن
حال سؤال اینجاست که چرا درباره شخصیت و ویژگیهای شخصیتی مطالعه میکنیم و این مفهوم چرا اهمیت دارد. تحقیق درباره شخصیت میتواند بینشهای جالبی درباره چگونگی رشد و تغییر شخصیت ما در طول زندگی به دست دهد.
این تحقیقات میتوانند کاربردهای عملی مهمی در دنیای واقعی داشته باشند. برای نمونه، میتوانیم با کمک تست شخصیت شناسی، خودمان را ارزیابی کنیم و درباره نقاط قوت و ضعف یا ترجیحات منحصر به فردی که داریم اطلاعات بیشتری کسب کنیم.
برخی دیگر از ارزیابیها، به ما نشان میدهند که چطور جنبههای خاصی از شخصیت ما در طول زمان تغییر میکند. برخی دیگر، به ما بینشی میدهند که چطور شخصیتمان بر بسیاری از زمینههای زندگی از جمله شغل، روابط و رشد فردی تأثیر میگذارد.
شناخت نوع شخصیت میتواند به ما کمک کند تعیین کنیم در چه شغلهایی بهتر عمل میکنیم یا کدام نوع رواندرمانی میتواند برای ما مؤثرتر باشد (رابرت ف. بورنشتاین، ۲۰۱۴). پژوهشگران دریافتهاند برخی ویژگیهای شخصیتی ممکن است با رفتارهای مربوط به سلامت و بیماری ارتباط داشته باشند (سریواستاوا، کالپانا، ۲۰۱۵).
گرایشهای مختلفی که در تفکر و رفتار فرد وجود دارد، به ما کمک میکند افراد را بر اساس ویژگیها و نتایج مختلف با یکدیگر مقایسه کنیم. این موارد شامل تفاوت در موفقیت فردی، سلامت، خوشحالی و نحوه کنار آمدن با دیگران است.
شخصیت با حوزه سلامت روان هم در ارتباط است. متخصصان فهرستی از اختلالات شخصیتی که شامل گرایشهای ناکارآمد در درازمدت است، برای تشخیص و درمان بیماران استفاده میکنند. برای مثال، اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی سه نمونه از ۱۰ اختلال شخصیتی هستند که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) فهرست شدهاند.
پیشنهاد مطالعه
برای مطالعه بیشتر در مورد اختلال شخصیت سوسیوپاتی مقاله زیر را بخوانید:
اختلال شخصیت ضداجتماعی چیست؟منشأ شخصیت از کجاست؟
یکی دیگر از مهمترین پرسشهای روانشناسی شخصیت این است که چرا افراد شخصیتهای خاصی دارند و چقدر امکان دارد که شخصیت آنها در طول زمان تغییر کند. علم پاسخهایی در این باره ارائه داده است؛ اما هنوز کاوشهای زیادی درباره آن لازم است.
ژنتیک تا حدی به توضیح تفاوتها در ویژگیهای شخصیتی کمک میکند؛ اما نمیتوان نقش تأثیرات دیگر را نادیده گرفت. طیفی از نظریههای شخصیت برای توضیح اینکه شخصیت چیست و چرا افراد چنین ویژگیهایی دارند پیشنهاد شدهاند. برخی از آنها بیشتر روی عوامل بالقوه غیر ژنتیکی تمرکز میکنند، مانند زمانی که فرد نقشهای اجتماعی جدیدی مثل همسر یا والدین را میپذیرد.
با اینکه شخصیت اغلب روندی رو به ثبات دارد، میتواند در دراز مدت تا حد قابلتوجهی تغییر کند. حتی ممکن است با تلاش مکرر برای داشتن رفتاری متفاوت، بتوانیم عمداً جنبههایی از شخصیت خود را تغییر دهیم. تحقیقات نشان میدهد افراد با افزایش سن، نشانههایی از بلوغ در نمرات آزمون شخصیت خود نشان میدهند.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی بیشتر با انواع، علائم و درمان خودشیفتگی مقاله زیر را بخوانید
خودشیفتگی یا نارسیسیسم چیست؟اختلالات شخصیت
در حالی که شخصیت تعیین میکند که شما چه فکر میکنید و چگونه رفتار میکنید، اختلالات شخصیتی شامل افکار و رفتارهایی هستند که در زندگی روزمره باعث ایجاد پریشانی و ناراحتی میشوند. فردی که دارای اختلال شخصیت است، ممکن است در تشخیص بیماری خود مشکل داشته باشد، زیرا علائمی که دارد در شخصیت او ریشه دوانده است و فکر میکند بخشی از شخصیت اوست.
همانطور که گفتیم، اختلالات شخصیت شامل اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوئید، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) است.
در حالی که علائم اختلالات شخصیت بر اساس شرایط متفاوت است، برخی از علائم رایج عبارتند از:
- رفتار خشونتآمیز
- افکار توهمآلود
- بیاعتمادی به دیگران
- هیجانات بدون مرز
- علاقه نداشتن به ایجاد روابط
- زیر پا گذاشتن حقوق دیگران.
برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) افکار یا رفتار خودکشی را نیز تجربه میکنند.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی بیشتر با علائم و علت اختلال شخصیت مرزی مقاله زیر را بخوانید:
اختلال شخصیت مرزی چیست؟سخن پایانی
در این مقاله، درباره شخصیت و ویژگیهای شخصیتی صحبت کردیم و گفتیم که این مفهوم بسیار پیچیده است. سپس به بررسی نظریههای مختلفی درباره آن پرداختیم که سعی میکنند با روشهای مختلف سازماندهی، اندازهگیری و درک تفاوتهای فردی، به ما کمک کنند بهتر درک کنیم که چه ویژگیهایی داریم و چگونه با دیگران مقایسه میشویم.
همچنین درباره ویژگیهای شخصیتی و تفاوت آنها با ویژگی کاراکتری، که بر شیوه قضاوت ما از دیگران تأثیر میگذارد، صحبت کردیم. در انتها هم دیدیم که چرا مطالعه شخصیت و ارزیابی آن از اهمیت زیادی برخوردار است. آیا تاکنون از آزمونهای تست شخصیت شناسی استفاده کردهاید؟ اگر پاسختان مثبت است، لطفا در دیدگاهها برایمان بنویسید که نتایج آزمون تا چه اندازه به شخصیتی که در خودتان سراغ داشتید نزدیک بود.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارم
دانلود پی دی اف