1,027
23 مهر 1402
خلاقیت چیست؟ انواع، موانع و روشهای پرورش خلاقیت
خلاقیت واژهای است که زیاد آن را شنیدهایم. در دوران آموزش، در زندگی روزمره و هنگام ورق زدن کتابهای روانشناسیِ موفقیت یا توسعه فردی، این واژه زیاد به کار میرود. اما آیا معنای آن را میدانید؟ آیا با انواع خلاقیت، ویژگیهای افراد خلاق و روشهای پرورش آن آشنایی دارید؟ اگر پاسختان به این پرسشها منفی است، حتماً مقالۀ خلاقیت چیست سایت برآیند را تا انتها بخوانید. در این مقاله ضمن پاسخ به این پرسشها، درباره اهمیت خلاقیت و رابطه ویژگیهای شخصیتی با آن نیز صحبت کردهایم.
تعریف خلاقیت
ماهیت و ذات خلاقیت، پیچیده است. از این رو تعریف دقیقی از آن که مورد توافق همه باشد، ارائه نشده است. انجمن روانشناسی ایالات متحده خلاقیت را به تمایل و توانایی فرد برای نگریستن به مسائل، خارج از چارچوبهای از پیش تعیین شده و ارائه راهحلهای جدید و بدیع تعریف میکند. میهای چیکسنتمیهایی، روانشناش مشهور مجاری-آمریکایی، خلاقیت را هرنوع عمل، ایده یا محصولی میداند که در وضع فعلی، تحول ایجاد کند.
به هرحال هر کدام از تعاریف را که بپذیریم یا دقیقتر بدانیم، اغلب متخصصان حوزه خلاقیت، بر سر دو عنصر مهم که خلاقیت را میسازند، توافق دارند:
-
- اصالت: ایده یا راه حلی خلاقانه است که نو و غیر تکراری باشد، یعنی پیشتر به ذهن کس دیگری نرسیده باشد.
- کارکرد: ایده یا راه حل باید عملی بوده یا دست کم به اندازهای مفید باشد. ایدههای کاملاً خیالی و نشدنی را نمیتوان خلاقانه دانست.
پیشنهاد مطالعه
برای شناسایی نقاط قوت و ضعف خود مقاله زیر را مطالعه کنید:
چگونه نقاط ضعف و نقاط قوت خود را شناسایی کنیم؟اهمیت خلاقیت | چرا خلاق بودن مهم است؟
شاید پاسخ این پرسش بدیهی به نظر برسد. اما اجازه بدهید مثالی بزنیم: فرض کنید شما کسبوکاری دارید و میکوشید تا در رقابت با شرکت دیگر، سهم بیشتری از بازار به دست آورید. آیا مهارت تفکر خلاق میتواند به شما کمک کند؟ قطعاً! با تفکر خلاقانه، میتوانید روشهای جدیدی برای ایجاد مزیت رقابتی پیدا کنید. بدین صورت میتوانید سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده و سود کسبوکارتان را بیشتر کنید. در سایر ابعاد زندگی نیز، خلاقیت به کمک شما میآید. برای مثال استفاده از روشهای خلاقانه در مواجهه با مشکلاتِ تربیت فرزند، میتواند راهگشا باشد.
انواع خلاقیت
دکتر جیمز سی. کافمن به همراه دکتر رونالد بگتو چهار سطح رشد خلاقیت را شناسایی کردهاند. دکتر کافمن می گوید: «در این مدل، خلاقیت را به عنوان یک مفهوم طول عمر تصور کنید. این سطوح نشاندهندۀ مراحل مختلف تفکر خلاق و حل مسئله است که عبارتند از:
نوع اول: Mini-C
این سطح، به خلاقیت شخصی یا روزمره اشاره دارد و شامل فعالیتهای خلاقانه کوچکی است که افراد به صورت روزانه در زندگی خود انجام میدهند. مثالهایی از خلاقیت Mini-C: یک دستور پخت غذای جدید؛ حل یک پازل یا ایجاد یک اثر هنری برای لذت شخصی
نوع دوم: Little-C
نشان دهنده خلاقیت در یک حوزه یا رشته خاص است و شامل توانایی تفکر خلاق و ایجاد ایدههای جدید در یک حوزه تخصصی و خاص است. مثلاً: دانشمندی که یک فرضیه جدید ارائه میکند یا موسیقیدانی که یک قطعه موسیقی جدید میسازد.
نوع سوم: Pro-C
این سطح به خلاقیت حرفهای اشاره دارد و بر خلاف خلاقیت فردی است که شامل کاربرد اندیشه خلاقانه در یک شغل یا حوزه خاص است. متخصصان در حوزههای مختلف، مانند محققان، معماران، یا نویسندگان، زمانی که به راهحلهای نوآورانه یا پیشرفتهایی میرسند که بر حوزههای مربوطه آنها تأثیر میگذارد، خلاقیت Pro-C را نشان میدهند.
نوع چهارم: Big-C
ویژگیهای افراد خلاق
میهای چیکسنتمیهایی، در کتاب «خلاقیت: روانشناسی کشف و اختراع» در توصیف افراد خلاق، 3 ویژگی اساسی را در آنها شناسایی میکند:
انرژی: افراد خلاق، عمدتاً انرژیِ فیزیکی و روانی قابل توجهی دارند. با این حال این پرانرژی بودن، به معنای آن نیست که آنها همیشه فعال و برونگرا هستند. افراد خلاق در عین حال تمایل دارند تا مدت زیادی را نیز به تفکر و تأمل اختصاص دهند.
هوش: روانشناسان برای سالها بر این باور بودند که “هوش” نقش کلیدی در خلاقیت دارد. با این حال در مطالعه مشهور لوئیس ترمن درباره کودکانِ با استعداد، معلوم شد که همه انسانهای باهوش، خلاق نیستند. گرچه میزان هوش منطقی(IQ) شرط لازم برای خلاق بودن است، اما این شرط کافی نیست. از نظر سنتمیهایی، افراد خلاق باید باهوش باشند. اما در کنار این عامل، آنها باید بتوانند به چیزهای مختلف از دیدگاههای متفاوت نگاه کنند.
نظم: شاید غیر معمول به نظر برسد. اما افراد خلاق، در کنار بازیگوشی و شیطنت، در پیگیری علایق و کارهایشان، منظم و سختکوشند.
رابطه بین ویژگیهای شخصیت و خلاقیت چیست؟
یکی از مدلهای شخصیتشناسی، مدل پنج عاملی شخصیت یا FFM (مخفف Five Factor Model) است که شخصیت انسان را با 5 ویژگی اصلی تعریف میکند: پذیرش تجربههای جدید (Openness)، وظیفهشناسی (Conscientiousness)، برونگرایی (Extroversion)، سازگاری (Agreeableness) و نوروتیک بودن (Neuroticism). هر کدام از این ویژگیها، یک طیف گسترده دارند؛ بنابراین ما ممکن است در آزمونهای سنجش روان، در یکی از قسمتهای آن قرار بگیریم.
برخی از این ویژگیها در میزان خلاقیت ما تأثیر دارند. برای مثال: براساس مطالعات کافمن و دیگران، پذیرش تجربههای جدید به معنای میزان تمایل ما برای کسب تجربههای جدید در زندگی و آشنایی با افراد جدید است. هرچه ما امتیاز بیشتری در این طیف کسب کنیم و نسبت به تجربههای جدید علاقهمندتر باشیم، به طبع ایدههای جدید بیشتری نیز به ذهنمان میرسند.
چگونه خلاقیت را در خود پرورش دهیم؟
گرچه برخی افراد ذاتاً خلاقاند، میتوان خلاقیت را در هر فرد پرورش داد. چگونه؟! به راهکارهای زیر توجه کنید:
1. گشودگی در برابر ایدههای جدید
هرچه تمایل ما برای آشنایی با ایدهها، باورها، عقاید و روشهای جدید بیشتر باشد، خلاقیت ما نیز بیشتر میَشود. وقتی ما با چیزهای جدید آشنا میشویم، میتوانیم دو رویکرد در پیش بگیریم: یا در برابر آنها مقاومت کرده و اصطلاحاً گارد بگیریم، یا ضمن آشنایی با نقاط قوت و ضعف هر چیز جدید، بکوشیم تا نکات و جنبههای مثبت آن را در زندگی بکار گیریم یا با آن سازگار شویم.
برای مثال: اینترنت را در نظر بگیرید؛ با استفاده از این پدیده، ما فرصتها و ایدههای بیشماری را در حوزههای مختلف کسبوکار، سرگرمی، گسترش دانش و بسیاری موارد دیگر در سالهای اخیر ایجاد کردهایم. اگر ما به عنوان نسل بشر، اینترنت را پس میزدیم و حاضر نبودیم این تجربه جدید ارتباطی را بپذیریم، آیا امکان خلاقیت در آن به وجود میآمد؟!
2. پیگیری
3. وقت صرف کردن
درکنار سخت کوشی، باید زمانی را برای یادگیری روشهای خلاقانه اختصاص دهیم. تمرینات فردی و گروهی زیادی وجود دارند که ذهن خلاق مارا به کار میاندازند. تمریناتی مانند بارش مغزی از این دستهاند.
4. آموختن یک مهارت
یکی از بهترین روشها برای پرورش خلاقیت، کسب مهارت در یک حوزه خاص است. وقتی در حرفهای مهارت کسب کرده و متخصص میشویم، دانش ما نسبت به ابعاد آن حرفه افزایش مییابد. این افزایشِ دانش، افقهای جدیدی در ذهن ما باز کرده و ما را خلاقتر میکند. برای مثال: وقتی به چم و خم نقاشی و سبکهای آن آشنا شدیم، بهتر میتوانیم در این زمینه خلاقیت به خرج دهیم.
دانش کلید آگاهی است و تا وقتی نسبت به چیزی آگاه نباشیم، بعید است بتوانیم خلاقیت به خرج دهیم.
استفاده از تکنیک 6 کلاه تفکر
یکی از تکنیکهای پرورش مهارت تفکر خلاق، نگاه کردن به یک مسئله از 6 زاویۀ دید متفاوت است. این 6 زاویه نگاه با نماد شش کلاه رنگی شناخته میشوند:
کلاه سیاه: به مسئله با دید منفی و بدبینانه نگاه کنید.
کلاه آبی: به طور کلی به مسئله بنگرید. بهترین روش جامع برای حل موضوع چیست؟
کلاه سبز: سعی کنید روشهای جایگزین را پیدا کنید.
کلاه قرمز: عقل و منطق را کنار گذاشته و با احساسات به مسئله بنگرید.
کلاه سفید: احساسات را کنار گذاشته و صرفاً با عقل و منطق مسئله را بررسی کنید.
کلاه زرد: با خوشبینی به موضوع نگاه کنید و جنبههای منفی را در نظر نگیرید.
این تکنیک را میتوان به صورت گروهی در تمرینات پرورش تفکر خلاق به کار برد. اما شما میتوانید آن را به طور فردی نیز اجرا کنید.
کلام آخر در مورد خلاقیت
در این مقاله به تعریف خلاقیت و دو اصل مشترک همه تعاریف آن، اصالت و کارکرد، اشاره کردیم. با 4 نوع خلاقیت آشنا شده و با ویژگیهای افراد خلاق مانند هوش، نظم و انرژی زیاد آشنا شدیم. سپس به رابطه ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت پرداختیم. دریافتیم هنگامی که در برابر تجربههای جدید، گشاده باشیم میتوانیم شانس کسب خلاقیت را در خود افزایش دهیم. در نهایت 5 روش کاربردی و مؤثر را برای پرورش خلاقیت پیشنهاد کردیم که یکی از مهمترین آنها استفاده از 6 کلاه تفکر بود.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارممنبع پنجم
دانلود پی دی اف