2,138
18 مرداد 1402
روانشناسی فرار چیست؟ انواع فرار و دلایل آن
زندگی به طور ذاتی استرسزا است و ما هر روز با مشکلات، مسائل، سختی و رنجهای بسیاری دستوپنجه نرم میکنیم. زمانی که انسان با استرس، اضطراب و رنج مواجه میشود به دنبال روشی برای حل مشکلات است یا ترجیح میدهد از آنها فرار کند.
شاید افرادی را بشناسید که برای اینکه با مشکلات خود روبهرو نشوند به سراغ تماشای تلویزیون، بازیهای ویدئویی یا حتی مصرف مواد مخدر میروند. این افراد فرار از مشکلات را بهمواجهه با آن ترجیح میدهند.
ما در این مطلب از برآیند میخواهیم در مورد روانشناسی فرار صحبت کنیم و به این سؤال پاسخ دهیم که آیا استفاده از فرار بهعنوان راهی برای مقابله با مشکلات مفید است یا مضر؟ در این مطلب ابتدا تعریفی از فرار ارائه میدهیم و پس از آن علل، روش تشخیص، انواع روانشناسی فرار را معرفی کرده و اثرات آن را بر زندگی و سلامت روان بررسی میکنیم.
در انتها نیز این موضوع را بررسی خواهیم کرد که فرار تا چه اندازه مجاز است؟ و توصیههایی برای مدیریت فرار ارائه خواهیم داد. از شما دعوت میکنیم تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
تعریف فرار (Escapism)
Escapism در زبان فارسی به فرار یا گریزگرایی ترجمه شده است. فرار به تمایل افراد به جستجوی حواسپرتی برای رهایی از جنبههای ناخوشایند یا حوصله سر بر زندگی روزمره گفته میشود. انسان از فرار بهعنوان یک مکانیسم مقابلهای در برابر مشکلات، عوامل استرسزا و مسئولیتهای خود استفاده میکند.
اگر بخواهیم نمونههایی از فرار را نام ببریم میتوانیم به خواندن کتاب، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم، بازیهای ویدئویی، خیالبافی و استفاده از مواد مخدر یا الکل اشاره کنیم. گریزگرایی باعث میشود تا از این رفتارها برای اجتناب یا قطع ارتباط با مشکلات استفاده کنیم.
انجمن روانشناسی آمریکا فرار را بهعنوان گرایش به فرار از دنیای واقعی به امنیت و آسایش یک دنیای خیالی تعریف میکند.
دیکشنری مریام – وبستر فرار را به این شکل تعریف میکند:
فرار در حقیقت، عادتِ مشغول شدن با فعالیتهای تخیلی یا سرگرمی بهعنوان راهی برای جلوگیری از مواجهه با واقعیت یا یکنواختی زندگی روزمره است.
چه دلایلی باعث میشود تا به فرار روی بیاوریم؟
وقتی احساس میکنیم تحتتأثیر دنیایِ اطراف خود هستیم، فرارکردن، آسانترین راه برای مقابله با مشکلات به نظر میرسد. دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود تا ما از واقعیتهایِ زندگی خودمان فرار کنیم. برخی از آنها عبارتاند از:
- کمبودِ انگیزه
- افسردگی یا غمگین بودن
- بیحوصلگی
- درگیری با دیگران
- آسیب یا ضربه فیزیکی ناگهانی و شدید به بدن
- وجود مشکلات در روابط شخصی
- نداشتن انرژی
- فرسودگی ذهنی و عاطفی
- اهمالکاری
- شک به خود
چگونه تشخیص بدهیم که به گریزگرایی یا فرار دچار شدهایم؟
نشانههای ظریفی وجود دارد که نشان میدهد ما دچار گریزگرایی یا فرار شدهایم. اگر خودآگاهی داشته باشیم، تشخیص این علائم آسان خواهد بود. هنگامی که استرس و اضطراب زندگی زیاد میشود و شروع به داشتنِ افکار منفی در مورد خود میکنیم، ممکن است از نگاه کردن به خود در آینه اجتناب کنیم و در عوض روی چیزهای دیگری تمرکز کنیم.
وقتی احساس سردرگمی میکنیم، بهراحتی میتوانیم به سراغ فعالیتی برویم که ما را از وضعیتِ فعلی خود دور کند. برخی از متداولترین فعالیتهایی که برای فرار استفاده میشود عبارتاند از:
- تماشای مداوم تلویزیون
- انجام بازیهای ویدئویی در تمام طول روز
- گذراندن وقتِ بسیار زیادی در اینترنت (استفاده از شبکههای اجتماعی، قمار، پورنوگرافی)
- نوشیدن الکل یا استفاده از مواد مخدر
- خوردن غذاهای ناسالم
- زیاد یا کم خوابیدن
هر فردی مجموعهای از فعالیتهای منحصربهفرد خود را دارد که از آنها برای فرار استفاده میکند. نکته کلیدی این است که اینها را شناسایی کنیم و سپس تصمیمی آگاهانه برای جایگزین کردن آنها با جایگزینهای سالمتر بگیریم.
انواع فرار و تأثیر آن بر ما
روانشناسان نظرات متفاوتی در مورد فرار دارند. اما اگر فرار را بهعنوان یک طیف در نظر بگیریم برخی از الگوهای رفتاری سودمند مرتبط با سطوحِ پایین این طیف وجود دارد که از آن بهعنوان «فرار مولد» یا «فرار سازنده و مثبت» یاد میشود.
فرار مولد (Productive Escapism)
گریزِ مثبت به معنای انجام فعالیتهایی است که برای آینده ما سازنده و مفید هستند؛ اما در صورتی که تعادل را در سایر زمینههای زندگی خود حفظ کنیم. این نوع فرار میتواند مثبت تلقی شود، بهعنوان مثال، اگر فردی احساس استرس یا غرق شدن در کار میکند، ممکن است با خواندن یک کتاب، درگیر فرار مثبت شود.
این کار میتواند باعث شود تا عادات مفیدی مانند کتاب خواندن را در خود ایجاد کنیم. نمونه دیگری از فرار مولد، مراقبه است که میتواند به رشد خلاقیت در ما کمک کند و همچنین در ما احساس آرامش ایجاد کند.
فرار سازنده یا مثبت میتواند موارد زیر را به همراه داشته باشد:
1. استراحت و جلوگیری از فرسودگی
همه ما به استراحت نیاز داریم. گاهی اگر بخواهیم از مشغلههای زندگی دور شویم و کمی استراحت کنیم شاید لازم باشد برای مدتی فرار کنیم. این یک راه عالی برای کاهش استرس و جلوگیری از فرسودگی است.
ذهن ما حتی زمانی که در حال استراحت روزانه هستیم نیز در حال فعالیت شدید است و اغلب به کارهای ناتمام خود فکر میکنیم. اما گاهی باید از کارها کمی فاصله بگیریم تا احساس کنیم بهدرستی استراحت کردهایم.
2. شادی
فرار مولد اگرچه موقتی و به معنای کنارگذاشتن و دوری کردن از موقعیت فعلی و مشکلاتی است که با آنها دستوپنجه نرم میکنیم و روی آوردن به تجربیاتی است که میدانیم در گذشته ما را خوشحال کرده است؛ اما غرق شدن در دنیایی دیگر میتواند فوقالعاده ارزشمند باشد.
درست است که نگرانیها، استرسها و فشارها همچنان سر جای خود هستند، اما گاهی اوقات فرار میتواند به ما کمک کند تا کمی بهتر با آنها کنار بیاییم، زیرا ذهنمان کمی استراحت کرده است.
3. خلاقیت
استرس، نگرانیها و فشارها، گاهی سدی روبهروی خلاقیت میشوند. اما وقتی از این موانع فرار کنیم و به منابعی که به ما الهام میبخشند، مانند کتاب یا موسیقی، رجوع کنیم، میتوانیم دوباره با خلاقیت خود ارتباط برقرار کنیم. خلاقیت یک جنبه حیاتی از زندگی انسان است و وقتی درگیر فعالیتهای خلاقانه میشویم، احساس خوبی را تجربه میکنیم که میتواند عمیقاً برای ما رضایتبخش باشد.
4. انگیزه
گاهی اوقات، مهم نیست که چقدر سخت کار میکنیم، گاهی با مسائل یا رنجهایی مواجه میشویم که باعث میشوند احساس کنیم تمام تلاشهایمان بیهوده است. گاهی فرار میتواند سطوحی از انگیزه را فراهم کند که ممکن است آن را در جای دیگری به دست نیاوریم.
فرار ناسالم (Unhealthy escapism)
این یک شکل منفی از فرار است که میتواند در درازمدت به پیامدهای منفی منجر شود. فرار ناسالم ممکن است منجر به موارد زیر شود:
1. اهمالکاری یا به تعویق انداختن کارها
یکی از علل به تعویق انداختن کارها فرار است. فرار ناسالم باعث میشود که ما از طریق درگیر شدن در فعالیتهایی که باعث لذت موقت یا حواسپرتی میشود تمایل به اجتناب یا به تأخیر انداختن کارهای ناخوشایند یا چالشبرانگیز پیدا کنیم.
2. انکار و روانپریشی
اگر تشخیص داده شود که فردی مبتلا به یک بیماری است؛ اما او نخواهد این موضوع را باور کند ممکن است سعی کند از آن فرار کند. اما این انکار میتواند مدیریت صحیح بیماری را سخت کند و حتی میتواند آن را بدتر کند؛ بنابراین، مهم است که بهجای فرار از مشکلات، با واقعیت روبهرو شویم و با آنها مقابله کنیم.
فرار همچنین ممکن است ناشی از انکارِ مرگ یکی از عزیزان باشد. در این مواقع فرار اغلب منجر به روانپریشی میشود که شامل تحریف یا از دست دادن ارتباط شخص با واقعیت است که اغلب با توهم، هذیان، افکار و یا رفتار آشفته همراه است.
3. اعتیاد
اعتیاد به عادات مضر میتواند تسکین موقتی ایجاد کند؛ اما در نهایت منجر به عواقب منفی میشود. رایجترین اعتیادها سوءمصرف مواد مخدر و الکل است که اغلب توسط افراد بهعنوان راهی برای فرار از واقعیت و اجتناب از رویارویی با خودِ واقعیشان استفاده میشود. افرادی که احساس غرق شدن یا ناتوانی در کنار آمدن با چالشهای زندگی روزمره را تجربه میکنند بیشتر امکان دارد تا به مصرف مواد مخدر و الکل روی بیاورند.
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری مقاله علائم و نشانههای اعتیاد و تاثیر آن بر مغز مقاله زیر را بخوانید.
اعتیاد چیست؟درک تفاوت بین اشکال سالم و ناسالم فرار بسیار مهم است. یک راه خوب برای تشخیص مضر بودن یک فعالیت این است که این سؤالات را از خود بپرسیم:
- آیا این فعالیت به من کمک میکند تا مشکلاتم را فراموش کنم؟
- آیا بعد از انجام این فعالیت احساس بهتری دارم؟
- آیا این فعالیت باعث بیشتر شدن بهرهوری من میشود؟
اگر پاسخمان به هر یک از این سؤالات منفی است، احتمالاً از فرار به روشی مضر استفاده میکنیم.
فرار تا چه اندازه مجاز است؟
اکنون که در مورد دو نوع فرار مولد و فرار ناسالم صحبت کردیم این سؤال پیش میآید که فرار تا چه اندازه مجاز است؟ چطور بفهمیم که در کجای طیفی که به آن اشاره کردیم قرار داریم؟
زمانی که فرار به دوری از مسئولیتها یا خود ویرانگری تبدیل شود میتواند مضر باشد.
نشانههایی که نشان میدهد بیش از حد درگیر فرار شدهایم عبارتاند از:
- احساس ناامیدی و حس به دام افتادن و عدم حرکت به جلو در زندگی
- غفلت از وظایف مهم
- مشکل در روابط به دلیل استفاده بیش از حد از وسایل دیجیتال یا بازیهای ویدئویی
- افزایش سطح اضطراب یا استرس
- اعتیاد به فعالیتهایی که برای فرار استفاده میشود
هر نوع فرار، خطرات و مزایای خاص خود را دارد، اما ما باید از همه آنها در حدِ اعتدال استفاده کنیم. وقتی فرار به اعتیاد تبدیل شود یا در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند، هم برای سلامت روانی و هم برای سلامت جسمی مضر خواهد بود.
توصیههایی برای مدیریت فرار
تعادل در زندگی کلیدی برای جلوگیری از روی آوردن به فرار ناسالم است. با کمی تلاش میتوانیم فرار را در سطحی متعادل در زندگی خود نگه داریم. برای این کار بهتر است:
1. معنای فرار را دوباره برای خودمان تعریف کنیم
2. چیزی که از آن فرار میکنیم را بشناسیم و بپرسیم چرا از آن فرار میکنیم؟
باید موضوع یا موضوعات اساسی را که در ما استرس و اضطراب ایجاد میکنند و باعث نیاز به فرار در ما میشوند را شناسایی کرده، از خودمان بپرسیم که چرا از آنها فرار میکنیم و با آنها مقابله کنیم.
این کار میتواند به ما کمک کند تا در مواجهه با مشکلاتِ دنیای واقعیِ خود احساس راحتی بیشتری داشته باشیم و در نهایت نیاز به فرار را کاهش دهیم. کسب مهارت مدیریت استرس نیز میتواند به ما کمک کند تا استرس زندگی را کنترل کنیم و به راحتی فرار را بهعنوان راهحل انتخاب نکنیم.
3. اشکال افراطی فرار را با انواع کمضرر آن جایگزین کنی
افراد سیگاری وقتی میخواهند سیگار را ترک کنند یا میزان مصرف آن را کم کنند از چسب نیکوتین یا آدامسهای نیکوتیندار بهجای سیگار استفاده میکنند. ما نیز میتوانیم از این استراتژی الگو بگیریم. یعنی اشکال افراطی و اعتیادآور فرار را با فعالیتهایی که کمتر ضرر دارند جایگزین کنیم.
4. قانون «زندگی واقعی – همین الان» را اجرا کنیم
درگیر شدن در تجربیات لذتبخش زندگی واقعی میتواند تمایل به فرار از واقعیت را کاهش دهد. این قانون پیشنهاد میکند به تجربیاتِ واقعی زندگی بر فرار اولویت بدهیم. مانند انتخاب معاشرت با دوستان بهجای انجام بازیهای ویدئویی بهتنهایی. هدف این است که فعالیتهای لذتبخشی در زندگی واقعی را انتخاب کنیم تا از ایجاد میل شدیدتر برای فرار اجتناب کنیم.
وقتی میل به فرار را احساس میکنیم به همه چیزهایی فکر کنیم که همیشه میخواستیم یاد بگیریم. بهجای تماشای یک سریال یا شروع یک ماجراجویی در بازیهای ویدئویی به سراغ زندگی واقعی برویم.
از کجا معلوم، شاید در دنیای واقعی با چیزهایی مواجه شویم که زندگیمان را از این رو به آن رو کند و باعث پیشرفت و موفقیت ما در کار و زندگی شود. کمی وقت بگذاریم تا هدف خود را در زندگی مشخص کنیم. گاهی اوقات فرار زمانی اتفاق میافتد که افراد در نهایت به این نتیجه میرسند که نمیدانند میخواهند با زندگی خود چه کنند.
کلام آخر در مورد روانشناسی فرار
در این مطلب از برآیند ما به روانشناسی فرار پرداختیم. در ابتدا یک سؤال مهم مطرح کردیم که با مطالعهی این مطلب انتظار میرود به پاسخ آن رسیده باشیم. سؤال این بود که آیا استفاده از فرار بهعنوان راهی برای مقابله با مشکلات مفید است یا مضر؟ میل به فرار بهخودیخود نه خوب است و نه بد. همه ما در حقیقت دچار گریزگرایی یا فرار هستیم.
هر از گاهی احساس میکنیم که نیاز داریم از واقعیت جدا شویم تا نفسی تازه کنیم و دوباره به زندگی برگردیم. در برخی موارد، کارکرد فرار این است که به ما اجازه میدهد با دنیایی که بیش از حد طاقتفرسا است و مدیریت آن غیرممکن به نظر میرسد، بهتر برخورد کنیم.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارممنبع پنجم
من علت فرارم نمیدونم هر چقدم فکر میکنم.
سلام و عرض ادب.
خیلی ممنونیم از نظر شما.
پیشنهاد ما برای حل ریشه ای این مسأله، مراجعه به رواندرمانگر هست.