551
9 شهریور 1402
فرسودگی شغلی در روانشناسی
آیا تا به حال احساس کردید که از شغل خود خسته شدید؟ یا اشتیاق برای رفتن به محل کار را ندارید؟ وقتی کارفرما به شما کاری محول میکند، عصبی میشوید و مدام غر میزنید؟ احساس میکنید که موفقیتهای شغلیتان کاهش یافته و مانند قبل بهرهوری و خلاقیت ندارید؟ اگر پاسختان به این پرسشها مثبت است، به فرسودگی شغلی دچار شدید یا در شُرف آن هستید.
فرسودگی شغلی میتواند بر زندگی شخصی، خانوادگی و حس خوب شما از شاغل بودن تأثیر بگذارد. فرسودگی شغلی یک بیماری نیست، اما میتواند به بیماریهای جسمی و روحی متعددی منجر شود. در این مطلب از برآیند، به بررسی فرسودگی شغلی، نشانهها و عوامل تأثیرگذار بر آن و نیز روشهایی که با آنها میتوانید از این مشکل پیشگیری یا آن را مدیریت کنید میپردازیم. با ما همراه باشید.
فرسودگی شغلی چیست؟
فرسودگی شغلی (Burnout) حالتی از خستگی هیجانی، ذهنی و اغلب فیزیکی است که در اثر استرس مزمن یا تکرار شونده ایجاد میشود. با اینکه بیشتر مواقع فرسودگی شغلی به دلیل مشکلات در محل کار ایجاد میشود، میتواند در روابط عاشقانه، فرزندپروری و مراقبت از افراد خانواده مانند سالمندان هم خود را نشان دهد.
اصطلاح فرسودگی شغلی را اولین بار هربرت فرودنبرگر (Herbert Freudenberger)، روانپزشک آمریکایی، در سال ۱۹۷۴، در کتاب خود با عنوان «فرسودگی شغلی: هزینه گزاف دستاوردهای عظیم» معرفی کرد. او فرسودگی شغلی را اینگونه تعریف میکند:
از بین رفتن انگیزه، مخصوصاً زمانی که از خود گذشتگی فرد نسبت به یک علت یا رابطه، دیگر نمیتواند نتایج مطلوب ایجاد کند.
به زبان سادهتر، وقتی به فرسودگی شغلی دچار میشویم، حتی اگر به کارمان وفادار باشیم و فداکاری کنیم، باز هم نمیتوانیم به دستاوردهای ایدئالمان برسیم. طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، فرسودگی شغلی در کتاب طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD-11)، ویرایش یازدهم، به این شکل تعریف شده است:
فرسودگی شغلی نوعی سندرم ناشی از استرس مزمن در محل کار است؛ استرسی که فرد در مدیریت آن موفق نبوده است. این پدیده سه بُعد دارد:
- احساس تخلیه انرژی
- احساس منفی نسبت به شغل یا بدبینی درباره آن
- کاهش اثربخشی حرفهای
فرسودگی شغلی در این کتاب بهعنوان یک پدیده شغلی معرفی شده است و بنابراین در دسته بیماریها طبقهبندی نمیشود. همچنین، فرسودگی به طور خاص برای شغل به کار رفته است و نباید برای توصیف تجربیات مشابه در سایر زمینههای زندگی به کار رود.
عوامل خطرساز برای فرسودگی شغلی
اگر فرد نتواند مسئولیتهایی را که به او دادهاند با شغل واقعی خود مطابقت دهد یا هر چند وقت یک بار استراحت نکند، با فرسودگی شغلی مواجه میشود.
این نیز به نوبه خود باعث میشود فرد به بیماریهای جسمی و روحی از جمله سردرد، خستگی، سوزش سر دل و علائم گوارشی شود. این افراد بیشتر از دیگران میتوانند مستعد اعتیاد به الکل، سوءاستفاده از مواد مخدر یا رژیم غذایی نامناسب باشند.
برای نمونه، گزارشی از میزان فرسودگی شغلی، افسردگی و خودکشی پزشکان در سال ۲۰۱۹، که در سایت مدسکیپ (medscape) منتشر شد، نشان داد به طور کلی، ۴۴ درصد از پزشکان فرسودگی شغلی را تجربه میکنند. البته این گزارش فقط پزشکان را مد نظر قرار داده است. با این حال، کارگران هر صنعتی ممکن است به شکل بالقوه در معرض خطر سطوح مختلفی از فرسودگی شغلی قرار گیرند.
همچنین بر اساس گزارشی که سال ۲۰۱۸ در وبسایت گالوپ منتشر کردند، پنج عامل شغلی میتواند در فرسودگی شغلی کارکنان نقش داشته باشد:
1. فشارهای زمانی نامعقول
کارکنانی که میگویند زمان کافی برای انجام کار خود دارند، ۷۰ درصد کمتر از افرادی که زمان کافی پیدا نمیکنند به فرسودگی شغلی دچار میشوند. مخصوصاً افرادی مانند امدادگران یا آتشنشانها که برنامهریزی مشخص برای زمان خود ندارند و همیشه باید آماده باشند.
2. شفاف نبودن نقش شغلی
تنها ۶۰ درصد از کارکنان دقیقا میدانند که در محیط کارشان چه انتظاری از آنها میرود. بسیاری از کارکنان واقعاً نمیدانند نقش آنها در محل کار چیست؛ زیرا مرتب وظایف مختلفی به آنها محول میکنند. وقتی مدام مجبور باشیم تلاش کنیم که بفهمیم کارفرما چه انتظاری از ما دارد، خیلی راحت از شغلمان زده میشویم.
3. حجم کاری غیرقابل کنترل
وقتی حجم کار و مسئولیتی که به ما محول میکنند از کنترل خارج شود، حتی اگر جزو خوشبینترین کارمندان هم باشیم، باز هم احساس ناامیدی خواهیم کرد. احساس له شدن زیر بار کارها، به سرعت علائم فرسودگی شغلی را در ما ظاهر خواهد کرد.
4. رفتار غیر منصفانه
کارمندانی که احساس میکنند در محل کار با آنها ناعادلانه رفتار میشود، ۲.۳ برابر بیشتر احتمال دارد که سطح بالایی از فرسودگی شغلی را تجربه کنند. رفتار ناعادلانه ممکن است شامل تبعیض بین کارمندان، جریمهها یا توبیخهای ناعادلانه برای یک اشتباه کاری یا حتی بدرفتاری یک همکار باشد.
علائم فرسودگی شغلی
همانطور که گفتیم استرس یکی از عوامل اصلی فرسودگی شغلی است. با این حال، استرس فقط زمانی میتواند به فرسودگی شغلی منجر شود که مدیریت نشده باشد.
آن نوع استرس خفیفی که باعث بهرهوری و کارآمدی میشود اتفاقاً مفید است. حال از کجا باید تشخیص دهیم که این استرس به فرسودگی شغلی منجر خواهد شد یا نه؟ این کار با شناخت علائم فرسودگی شغلی ممکن میشود. علائم فرسودگی شغلی به دو دسته فیزیکی و ذهنی تقسیم میشوند:
1. علائم فیزیکی فرسودگی شغلی
بر اساس تحقیقاتی که دو روانشناس، ورونیکا برندستاتر (Veronika Brandstätter) و بیت شولز (Beate Schulze)، انجام دادهاند، علائم جسمی فرسودگی شغلی عبارتند از:
- خستگی جسمی
- فشار خون بالا
- عملکرد ضعیف سیستم ایمنی
- مشکلات خواب
- سردردهای مکرر
2. علائم ذهنی فرسودگی شغلی
بر اساس مقاله هنریک پریرا (Henrique Pereira)، ساموئل مونتیرو (Samuel Monteiro) و دیگران، علائم ذهنی و روحی فرسودگی شغلی عبارتند از:
- احساس ناخوشایند یا دلواپسی شدید درباره کار
- احساس مکرر بدبینی
- احساس خشم
- مشکل در تمرکز
- احساس بیارزشی
- حالت افسردگی
- از دست دادن علاقه یا لذت درباره چیزهایی که قبلا برایمان مهم بودند
- تحریکپذیری شدید
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری راهکارهای راهکارهای مدیریت پرخاشگری مقاله زیر را بخوانید:
پرخاشگری چیست؟همچنین در هر شغلی که هستید اگر متوجه شدهاید که نمیتوانید کارتان را بهشکل مؤثر انجام دهید یا انگار از شغل خود متنفر شدهاید، این هم احتمالاً نشانه فرسودگی شغلی است (مقاله نظریه فرسودگی شغلی، کریستینا مسلش، مایکل پی. لیتر/ نویسندگان کتاب آرامش در کار، ترجمه زهرا یوسفی، محمدرضا عابدی، انتشارات گپ).
فرسودگی شغلی اگر مدیریت نشود، در درجات شدیدتر ممکن است باعث افکار خودکشی شود که نشان میدهد فرسودگی شغلی جدیتر از آن است که فکر میکنیم.
تفاوت افسردگی با فرسودگی شغلی
برخی از علائم فرسودگی شغلی با علائم افسردگی مشترک هستند. برای مثال، از دست دادن علاقه به چیزهای مختلف، احساس ناامیدی و افکار خودکشی در هر دو آنها دیده میشوند. اما این بدان معنا نیست که فرسودگی شغلی همان افسردگی است. همانطور که گفتیم، فرسودگی شغلی در دسته بیماریها طبقهبندی نمیشود؛ اما افسردگی مشخصا در دسته بیماریهای روانی قرار میگیرد.
افراد مبتلا به افسردگی نه فقط در محل کار، بلکه در همه جنبههای زندگی با احساسات و افکار منفی دست به گریبان هستند. یک بررسی که روانشناسان رنزو بیانچی (Renzo Bianchi)، ایروین سم شونفلد (Irvin Sam Schonfeld) و اریک لوران (Eric Laurent) انجام دادهاند، نشان میدهد افرادی که فرسودگی شغلی را تجربه میکنند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند.
اثرات و پیامدهای فرسودگی شغلی مدیریت نشده
بر اساس کتاب «آرامش در کار»، نوشته کریستینا مسلش و مایکل پی. لیتر ، در صورتی که فرسودگی شغلی را مدیریت نکنیم، ممکن است پیامدهای زیر را به دنبال داشته باشد:
1. بیزاری از فعالیتهای مرتبط با شغل
وقتی فرسودگی شغلی را تجربه میکنیم، شغلمان را به شکل فزایندهای استرسزا و خستهکننده میبینیم. از هر مسئولیتی که در محل کار به ما میدهند بیزار میشویم. احساس میکنیم کوچکترین کاری که کارفرما از ما میخواهد، برایمان سنگین است.
حتی ممکن است نسبت به شرایط کاری خود و افرادی که با آنها کار میکنیم بدبین شویم یا از نظر هیجانی از شغل خود فاصله بگیریم و دیگر احساسی نسبت به آن نداشته باشیم. در چنین شرایطی، تحمل محیط کار سخت است و لحظهشماری میکنیم که زمان کاری به پایان برسد.
2. خستگی هیجانی
وقتی فرسودگی شغلی خود را مدیریت نمیکنیم، با گذشت زمان، علائم آن باعث میشوند احساس کنیم تخلیه هیجانی شدهایم و دیگر قادر به مقابله با آن و بازیابی انرژی خود نیستیم.
3. کاهش بهرهوری
مهمترین پیامد فرسودگی شغلی کاهش عملکرد و بهرهوری است. فرسودگی شغلی نه تنها بر وظایف روزانه در محل کار تأثیر میگذارد، بلکه باعث میشود در خانه هم نتوانیم مسئولیتهای خود را به خوبی انجام دهیم.
برای مثال، اگر فرزند داریم، در فرزندپروری و بچهداری با مشکل مواجه میشویم. اگر سالمند یا عضوی از خانواده هست که وظیفه رسیدگی به او از وظایف ماست، این کار برایمان عذابآور خواهد بود.
فرسودگی شغلی احساس منفی نسبت به وظایف در ما ایجاد میکند، اجازه نمیدهد روی کار تمرکز کنیم و قدرت خلاقیت را از ما سلب میکند. به زبان ساده، کار را سرسری انجام میدهیم یا به اصطلاح سمبل میکنیم تا فقط آن را انجام داده باشیم، نه بیشتر. همه اینها به معنای کاهش بهرهوری است.
روشهای پیشگیری از فرسودگی شغلی و مقابله با آن
درست است که پیشگیری از فرسودگی شغلی بهتر از برطرفکردن آن است چون بیماری نیست، نمیتوانیم واژه درمان را برای آن به کار ببریم، اما فکر نکنید این یک وضعیت دائمی است.
خبر خوب اینکه فرسودگی شغلی کاملاً قابل مدیریت است و میتوانیم به طور کامل آن را از بین ببریم. حتی اگر لازم باشد، باید محیط کار خود را تغییر دهیم. برخی از روشهای پیشگیری از فرسودگی شغلی عبارتند از:
1. با بخش منابع انسانی محل کار مشورت کنید
برخی شرکتها یا کارفرماها برای ایجاد یک محیط کاری سالم، روی بخش منابع انسانی سرمایهگذاری میکنند. اگر در محل کارتان بخش منابع انسانی یا سوپروایزر در نظر گرفته شده است، میتوانید با آنها درباره مشکلاتی که در کار دارید صحبت کنید.
ممکن است آنها با تغییر موقعیت شغلی شما یا رفع مشکلات کارتان بتوانند از ایجاد فرسودگی شغلیتان جلوگیری کنند. گاهی امکان تغییر شغل وجود ندارد، بنابراین، حداقل تغییر وظایف ممکن است کمککننده باشد.
2. شغلتان را تغییر دهید
اگر احساس میکنید با تغییر وظایف بهبودی حاصل نمیشود و مشکلتان با خود شغل است، اگر امکان تغییر شغل برایتان وجود دارد، شاید لازم باشد برای بهبودی از فرسودگی شغلی، کلاً شغلتان را عوض کنید.
3. از راهبردهای خودمراقبتی استفاده کنید
یک سری راهبردها میتوانند به مدیریت استرس که با فرسودگی شغلی در ارتباط است کمک کنند. برای مثال، راهبردهای خودمراقبتی مانند رژیم غذایی سالم، ورزش کافی و عادات خواب سالم میتوانند برخی از اثرات مشاغل پر استرس را کم کنند.
4. استراحت را به تعطیلات محدود نکنید
سعی کنید به طور منظم وقفههایی در کارتان ایجاد کنید. بسیاری از ما، خودمان را در طول سال از کار خسته میکنیم و استراحت را به تعطیلات موکول میکنیم. این در حالی است که وقتی به فرسودگی شغلی دچار شدیم، حتی یک هفته مرخصی و دوری از کار هم برای غلبه بر آن کافی نیست.
اتفاقاً وقتی تعطیلات تمام میشود، فکر بازگشت به کار هم اذیتمان میکند. نتیجه اینکه فردای تعطیلات در محل کار، خسته و بیحوصله هستیم و نمیتوانیم روی کار تمرکز کنیم.
یک راهبرد خوب این است که به جای منتظر ماندن برای تعطیلات، وقفههای منظم در کار ایجاد کنیم. برای مثال، روزهای تعطیل کار نکنیم. در ساعتهای غیر کاری، فقط استراحت کنیم و فکرمان را از کار آزاد کنیم. این کار مستلزم آن است که به کارفرما یا همکار هم توضیح دهیم که بیرون از محیط کار، جز در مواقع بسیار ضروری، با ما درباره کار تماس نگیرند.
برخی از کارفرماها حتی در ساعات غیر کاری کارمندان هم با آنها تماس میگیرند و وظایفی را به آنها محول میکنند. اگر کارفرما یا همکاری دارید که بعد از خروج شما از محیط کار، برای مثال از شما میخواهد قبضهایی را پرداخت کنید یا برای محل کار خرید کنید، در صورتی که این کار همیشگی اوست، مستقیم ولی محترمانه به او بگویید این کار را انجام نمیدهید. اگر نمیپذیرد، احتمالاً تنها راهحل این است که محیط کارتان را عوض کنید.
5. معنادار بودن شغلتان را بررسی کنید
یکی از راهکارهای خوب برای مقابله با فرسودگی شغلی، این است که بررسی کنید آیا شغلتان هدف والایی دارد؟ آیا با این شغل روی دیگران تأثیر مثبت میگذارید؟ آیا جهان را به جایی زیباتر برای زندگی تبدیل میکنید؟
معنادار بودن یک شغل میتواند جنبههای منفی آن را کاهش دهد. بنابراین شاید کمی استراحت یا راهکارهایی که اشاره کردیم، بتوانند فرسودگی شغلی را در شما بهبود بخشند و نیازی به تغییر شغل نداشته باشید.
جمعبندی
در این مطلب درباره فرسودگی شغلی و اثرات زیانآور آن بر جنبههای مختلف زندگی صحبت کردیم. دیدیم که همۀ ما تا اندازهای برای کار ظرفیت داریم و درست مانند ماشینی که هر از گاهی باید سوختگیری کند، ما هم وقتی انرژی خود را از دست میدهیم باید تجدید قوا کنیم.
گفتیم که حتی افرادی که در برخی محیطهای کاری خستهکننده و پر زحمت، از جمله مراکز درمانی یا مراکز اجرای قانون مانند اداره پلیس کار میکنند، میتوانند با انجام اقداماتی که در مقاله به آنها اشاره کردیم، احتمال فرسودگی شغلی را در خود کاهش دهند.
حال شما بگویید آیا تا کنون به فرسودگی شغلی دچار شدهاید؟ آیا توانستید آن را مدیریت کنید یا هنوز با آن دست و پنجه نرم میکنید؟ به نظر شما کدام یک از راهکارهایی که گفتیم میتوانند در رفع فرسودگی شغلی شما مؤثر باشند؟ لطفاً دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع اولمنبع دوممنبع سوم
دانلود پی دی اف