752

21 مرداد 1402

انسان‌ انگاری چیست؟ دیدگاه روان‌شناسی در مورد آنتروپومورفیسم

انسان انگاری چیست

آیا تاکنون برای‌تان پیش آمده است که به حیوانات خانگی نگاه کنید و از خودتان بپرسید که آنها به چه فکر می‌کنند یا چه احساسی دارند؟ آیا دقت کرده‌اید که بسیاری از ما انسان‌ها احساسات و رفتار‌های انسان‌گونه را به حیوانات نسبت می‌دهیم؟

مثلاً وقتی در خانه نیستیم فکر می‌کنیم دلِ گربه‌مان برای‌ما تنگ شده است یا وقتی به ‌خانه برمی‌گردیم و سگی که در خانه داریم به‌سمت ما می‌دود، فکر می‌کنیم از دیدن‌مان خوشحال شده است. اگر چنین مواردی را تجربه‌کرده‌ و احساسات انسانی را به حیوانات خانگی خود نسبت دادید یعنی شما نیز انسان‌ انگاری را تجربه کردید.

در این مطلب از سایت برآیند قصد داریم نگاه دقیق‌تری به انسان‌ انگاری داشته باشیم و به برخی از سؤالات اساسی و مهم در این زمینه پاسخ دهیم، سؤالاتی درباره چیستی انسان‌ انگاری، نمونه‌های آن و جنبه‌های مثبت و منفی آن. از شما دعوت می‌کنیم تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

انسان‌ انگاری یا آنتروپومورفیسم چیست؟

آنتروپومورفیسم (Anthropomorphism) یا انسان انگاری که در زبان فارسی بعضاً انسان‌دیسی یا انسان‌وارگی نیز ترجمه شده است، نسبت دادن خصوصیات، رفتارها یا عواطف شبیه انسان به موجودات غیر انسانی، مانند حیوانات، اشیاء یا پدیده‌های طبیعی است. به‌عبارت دیگر انسان‌ انگاری زمانی اتفاق می‌افتد که افراد به چیزهایی که انسان نیستند، مانند حیوانات، اسباب‌بازی‌ها یا حتی خورشید و ماه، ویژگی‌هایی شبیه انسان می‌دهند.

به‌عنوان مثال، وقتی به کودک خود می‌گوییم یک گربه خوشحال است یا یک خرس عروسکی دلتنگ ما شده است، از انسان‌ انگاری استفاده می‌کنیم. برخی از افراد بیشتر از دیگران به انسان‌ انگاری تمایل دارند، آنتروپومورفیسم روشی رایج برای درک و تعامل با جهان است. اینطور نیست که انسان‌ انگاری همیشه غیر معقول به‌نظر برسد.

اگر ما یک سنگ یا گلدان دوست‌داشتنی در خانه داشته باشیم شاید هرگز احساس نکنیم از دیدن ما خوشحال شده است، اما برخی از حیوانات ممکن است چیزی شبیهِ حالات احساسی را که به‌عنوان انسان آنها را درک می‌کنیم از خود بروز دهند.

برخی از نمونه‌های انسان‌ انگاری کدامند؟

نمونه‌هایی از آثار هنری زومورفیسم ماقبل تاریخ (حدود ۴۰۰۰۰ سال پیش) به‌عنوان اولین شواهد شناخته‌شده انسان‌ انگاری یا آنتروپومورفیسم در نظر گرفته می‌شوند. انسان‌گرایی در بسیاری از ادیان نیز دیده می‌شود.

تجلی قوی انسان‌گرایی را می‌توان در مذاهب و اسطوره‌های یهودی، مسیحی، هندو، ژرمنی، یونانی، سلتی، شینتو ژاپنی، مصری و رومی یافت که در آنها خدایان دارای ویژگی‌های مشخصِ انسانی هستند. با کمی جست‌وجو در اینترنت می‌توانیم با نمونه‌های بیشتری از انسان‌ انگاری در طول تاریخ آشنا شویم. امروزه نیز در زندگیِ ما، نمونه‌های بسیاری از انسان‌ انگاری دیده می‌شود. به‌عنوان مثال:

  • دادن نام و شخصیت به حیوانات خانگی یا اتومبیل
  • صحبت با گیاهان یا حیوانات عروسکی
  • تصور اینکه خدا یا ارواح دارای اشکال و احساسات انسانی هستند.
  • استفاده از استعاره‌هایی مانند «دریای خشمگین» یا «خورشید خندان».

می‌توان دریافت که افراد غیر از حیوانات انسان‌ انگاری را برای طیفی از چیز‌ها به‌کار می‌برند، مانند:

  • اشیایی مانند اتومبیل، رایانه یا لوازم منزل که افراد ممکن است با آنها صحبت کنند یا طوری رفتار کنند که انگار احساسات یا ترجیحاتی دارند.
  • پدیده‌های طبیعی مانند باد، خورشید یا زمین که افراد ممکن است آنها را دارای احساساتِ انسانی توصیف کنند.
  • مفاهیم انتزاعی مانند عشق، مرگ یا عدالت که افراد ممکن است آنها را دارای شکل‌ها یا ویژگی‌های انسانی تجسم کنند.

انسان انگاری در آسمان و ابرها

چرا افراد به انسان‌ انگاری روی می‌آورند؟

انسان‌ها به‌دلایل مختلفی به انسان‌ انگاری یا آنتروپومورفیسم روی می‌آورند که در ادامه به سه مورد از آنها اشاره خواهیم کرد:

1. یکی از بزرگ‌ترین دلایل این است که باعث می‌شود شخص احساسِ خوبی نسبت به خودش داشته باشد. انسان وقتی می‌بیند که یک حیوان رفتارِ انسان‌ها را تقلید می‌کند، ممکن است این‌طور فکر کند که چیزی «انسانی» در آنها وجود دارد.

در این موارد انسان‌ انگاری می‌تواند به کاهشِ احساسِ تنهایی یا اِنزوا کمک کند. با نسبت دادن ویژگی‌های انسانی به موجودات غیر انسانی، فرد احساس می‌کند که می‌تواند به‌گونه‌ای با آنها ارتباط برقرار کند که ممکن است نتواند با افراد دیگر ارتباط برقرار کند.

2. برای معنا بخشیدن به دنیا، رفتارها و اتفاقاتی که با آن مواجه می‌شوند. برای مثال، در طول تاریخ انسان‌ها علل و اثرات پدیده‌های طبیعی مانند رعد و برق یا زلزله را با انسان‌ انگاری توضیح می‌دادند. یونانیان باستان «پوزئیدون» خداوندِ آب‌ها و دریاها را مسئول زلزله در سطح زمین می‌دانستند.

یکی از القاب پوزئیدون «لرزاننده زمین» بود و به‌عقیده یونانیان باستان وی همواره یک نیزه سه‌شاخه در دست داشت و بر یک ماهی سوار می‌شد. او می‌توانست با نیزه سه‌شاخه خود به زمین ضربه بزند و سبب پدید آمدن زلزله گردد.

3. برای ایجاد ارتباط با حیوانات یا اشیایی که با آنها تعامل دارند. به‌عنوان مثال، انسان‌ها ممکن است به حیوانات خانگی یا ماشین‌های خود نام و شخصیت بدهند و آنها را دارای احساس بدانند، در اینجا انسان‌ انگاری باعث ایجاد پیوند عاطفی بین آنها می‌شود.

4. برای تقویت خلاقیت و تخیل در نوشتن، هنر یا سرگرمی. برای مثال، انسان‌ها ممکن است شخصیت‌های تخیلی مانند حیواناتِ سخنگو یا روبات‌ها را انسان‌ انگاری کنند تا برای مخاطب جذاب‌تر و مرتبط‌تر شوند.

خلاقیت چیست؟

پیشنهاد مطالعه

برای آشنایی با انواع، موانع و روش‌های پرورش خلاقیت مقاله زیر را بخوانید

خلاقیت چیست؟

چه‌ افرادی ممکن است بیشتر به انسان‌ انگاری روی بیاورند؟

افرادِ زیادی وجود دارند که خصوصیاتِ انسانی را در غیرانسان می‌بینند، مانند:

  • صاحبانِ حیواناتِ خانگی، که ممکن است حیوانات خانگی خود را دارای احساسات و شخصیت انسانی بدانند.
  • افرادِ مذهبی در ادیان مختلف، که ممکن است خدایان یا ارواح خود را دارای اشکال، ویژگی‌ها یا نیت‌های انسانی بدانند.
  • دانشمندانی که ممکن است از زبان انسان‌انگارانه برای توصیف رفتار یا شناخت موجودات دیگر استفاده کنند.
  • نویسندگانی که ممکن است شخصیت‌های غیرانسانی اما با ویژگی‌های انسانی را برای گفتن داستان یا انتقالِ پیام خلق کنند.

صحبت کردن با حیوانات و انسان انگاری

دیدگاه روان‌شناسی در مورد انسان‌ انگاری چیست؟

اگرچه همه‌ی انسان‌ها ممکن است انسان‌ انگاری را تجربه کرده باشند اما عده‌ای بیشتر از دیگران درگیر آن هستند. به‌عنوان مثال، تحقیقاتی در سال ۲۰۱۸ نشان می‌دهد که کودکان اغلب با دادن ویژگی‌ها و احساسات انسانی به اسباب‌بازی‌های خود، انسان‌ انگاری می‌کنند. بسیاری این کار را تا بزرگسالی ادامه می‌دهند.

مردم عموماً برای درک رویدادها و رفتارهایی که تجربه می‌کنند انسان‌ انگاری می‌کنند. به‌عنوان مثال، وقتی یک شخص سگی را می‌بیند که دُمَش را تکان می‌دهد، ممکن است این رفتار را به‌عنوان نشانه‌ای از خوشحالی یا هیجان تعبیر کند، همان‌طور که اگر در حال مشاهده انسانی بود که لبخند می‌زد یا می‌خندید این برداشت را می‌کرد. علاوه بر این، نسبت دادن احساسات، نگرش‌ها، حالات ذهنی، چهره‌ها و ارزش‌ها به موجوداتِ غیرانسانی می‌تواند به ما کمک کند تا با چیزی ارتباط برقرار کنیم.

مغزِ انسان به‌سرعت اطلاعاتِ اجتماعی را پردازش می‌کند، بنابراین طبیعی است که موجوداتِ غیرانسانی را با همان فرآیند فکری ارزیابی کند. گاهی ممکن است آنقدر به دیدن چهره‌‌ای اطراف خود عادت کرده باشیم که شروع به دیدن آن در چیزی غیرانسانی کنیم که حتی به‌صورت مبهمی شبیه به یک چهره است.

علاوه بر این، انسان‌ انگاری ممکن است ارتباط و همدلی را برای ما آسان‌تر کند. اگر تمایل به انسان‌ انگاری داریم، ممکن است افکارِ اخلاقی بیشتری داشته باشیم و درصورت آسیب رساندن به کسی احساسِ گناه بیشتری داشته باشیم.

مهارت همدلی چیست؟

پیشنهاد مطالعه

برای یادگیری بیشتر در مورد موانع همدلی مقاله زیر را بخوانید:

مهارت همدلی چیست؟

آیا انسان‌ انگاری مفید است؟

نسبت دادن خصوصیاتِ انسانی به حیوانات خانگی یا اشیاء می‌تواند مزایایی مانند برآورده کردن نیازِ اجتماعی باشد. به‌عنوان مثال زمانی که فردی تنها می‌شود یا نسبت به روابطِ اجتماعی حساس می‌شود، ممکن است به‌سمتِ نسبت دادن ویژگی‌های انسانی به حیوانات خانگی خود تمایل پیدا کند.

علاوه بر این، افراد ممکن است با نسبت دادنِ احساسات به چیزی که با آن احساسِ راحتی می‌کنند، مانند یک اسباب بازی نرم و لطیف، اضطراب یا استرس خود را تسکین دهند. به‌علاوه انسان‌ انگاری ممکن است به ما کمک کند دیگران را بهتر درک کنیم و با دنیای اطرافِ خود بهتر ارتباط برقرار کنیم.

تحقیقاتی نشان می‌دهد که آنتروپومورفیسم همچنین می‌تواند حفاظت از حیات وحش را ترویج کند. وقتی مردم ویژگی‌های انسانی را به طبیعت نسبت می‌دهند، شباهت‌های بین خود و حیات وحش را برجسته می‌کنند. این امر ممکن است طرزِ برخورد با حیات وحش و سیاست‌های حفاظت از آن را بهبود بخشد.

افرادی که با حیوانات خانگی خود صحبت می‌کنند باهوش‌تر هستند

آیا افرادی که با حیوانات خانگی خود صحبت می‌کنند باهوش‌تر هستند؟

پاسخ قطعی برای این سؤال وجود ندارد، زیرا مطالعاتِ مختلف ممکن است روش‌ها و معیارهای متفاوتی برای سنجشِ هوش داشته باشند. با این حال، برخی منابع نشان می‌دهند، افرادی که با حیوانات خانگی خود صحبت می‌کنند ممکن است باهوش‌تر از کسانی باشند که این کار را نمی‌کنند، زیرا:

1. این افراد از هوش اجتماعی و همدلی بالاتری برخوردارند. صحبت کردن با حیوانات خانگی به‌گونه‌ای که انگار آنها انسان هستند می‌تواند نشان‌دهنده توانایی درک و ارتباط با سایرِ دیدگاه‌ها و احساسات باشد که یکی از مؤلفه‌های کلیدی هوش اجتماعی است.

2. آنها درجۀ بالاتری از خلاقیت و تخیل را نشان می‌دهند. صحبت کردن با حیوانات خانگی می‌تواند شامل دادن ویژگی‌ها یا شخصیت‌های انسانی به آنها باشد، که می‌تواند منعکس‌کننده ذهنی خلاق باشد و ایده‌ها و سناریوهای جدیدی ایجاد کند.

3. آنها ظرفیت بالاتری برای یادگیری و ارتباط نشان می‌دهند. صحبت کردن با حیوانات خانگی می‌تواند به آنها کمک کند رفتارها، حرکات و احساسات رایج را تشخیص دهند و دنبال کنند، که می‌تواند مهارت‌های یادگیری و ارتباطی آنها را افزایش دهد.

مهارت یادگیری چیست؟

پیشنهاد مطالعه

برای آموزش مهارت یادگیری و بهبود آن مقاله زیر را بخوانید:

مهارت یادگیری چیست؟

آیا انسان‌ انگاری جنبه‌های منفی نیز دارد؟

انسان‌ انگاری می‌تواند منجر به سوء‌تفاهم و ساده‌سازی بیش از حد موجوداتِ غیر انسانی شود و ممکن است ماهیت و رفتار واقعی آنها را مبهم جلوه دهد. بنابراین انسان‌ انگاری دارای جنبه‌های منفی نیز می‌باشد که در ادامه به مواردی که ممکن است باعث مشکل شود اشاره می‌کنیم:

1. ممکن است بیش از حد به چیزی غیرانسانی وابسته شویم و در کنار آمدن با از دست دادن یا جدایی از آن مشکل داشته باشیم.

2. ممکن است واقعیت‌های زیست‌شناختی و زیست‌محیطی طبیعت را در نظر نگیریم و در حیاتِ وحش دخالت کنیم.

3. نسبت دادن احساساتِ انسانی به حیوانات وحشی می‌تواند خطرناک باشد، زیرا ممکن است باعث شود که افراد خطرات نزدیک شدن یا تعامل با آنها را دست‌کم بگیرند.

4.انسان‌‌ انگاری می‌تواند منجر به از دست دادن واقع‌نگری در هنگام مطالعۀ موجودات غیرانسانی شود. انجام تحقیقات علمی یا تصمیم‌ گیری آگاهانه زمانی که احساسات و تعصبات شخصی درگیر هستند می‌تواند دشوار باشد.

5. اخیراً تحقیقاتی در سال ۲۰۲۱ نشان داده است که انسان‌ انگاری ممکن است باعث سوءتفاهم در درک نیاز‌ها یا رفتار‌های حیوانات شود و تأثیر منفی بر حیوانات خانگی بگذارد. به‌عنوان مثال اگر ویژگی‌های انسانی را به حیوان خانگی خود نسبت دهیم ممکن است متوجه نشویم که چرا حیوان رفتار خاصی را انجام می‌دهد.

جنبه های منفی انسان انگاری

زیرا حیوانات خانگی نیازهای بیولوژیکی متفاوتی نسبت به انسان دارند. نسبت دادن خصوصیاتِ انسانی به آنها می‌تواند منجر به حوادث یا رفتار‌هایی شود که به نیازها و علایق آنها آسیب می‌رساند.

البته قبل از تعیین خطرات یا جنبه‌های منفی بیشتر برای انسان‌ انگاری تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. با این‌حال همیشه باید با انسان‌ انگاری با احتیاط و آگاهی از محدودیت‌های نسبت‌ دادن ویژگی‌های انسانی به دنیای غیرانسانی برخورد شود.

صحبت پایانی در مورد انسان انگاری

در این مقاله گفتیم که آنتروپومورفیسم یا انسان‌ انگاری اصطلاحی است که تمایل انسان به نسبت دادن خصوصیات یا رفتارِ انسانی به موجودات غیرانسانی مانند خدایان، حیوانات یا اشیاء را توصیف می‌کند. گفتیم که انسان‌ انگاری قدمتی چندین هزار ساله دارد و نمونه‌هایی از آن را نیز ذکر کردیم.

همچنین دلایل گرایش انسان‌ها به آنتروپومورفیسم را بررسی کردیم و به این موضوع پرداختیم که چه افرادی برای گرایش به انسان‌ انگاری مستعد‌تر هستند. دیدگاه علم روان‌شناسی نسبت به انسان‌ انگاری را بررسی کرده و اشاره‌ای به جنبه‌های مثبت و منفی این موضوع کردیم.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارممنبع پنجم

فرآیند تولید و تأیید علمی محتوا

این مطلب توسط تیم تحریریه برآیند تولید شده و به تأیید ناظر علمی رسیده است؛ چنانچه ابهام یا نظری در خصوص این مقاله دارید، در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.

2 دیدگاه

  1. منصوره غفوری 26 شهریور 1402 در 12:35 ب.ظ - پاسخ

    مقاله جالبی بود و از دیدگاه‌های مختلف مقوله انسان انگاری را بررسی کرده بود. درخصوص اثرات منفی انسان انگاری در حیوانات به نظرم افراط در این مقوله دلایل روانشناسی داشته و به نوعی باید آسیب شناسی شود منظورم افرادی هست که در بزرگسالی نیز ارتباط با حیوانات را به ارتباط با انسانها ترجیح میدهند یعنی لزوما ارتباط فعال با حیوانات دلیل هوش اجتماعی بالاتر نیست شاید در مواردی جایگزینی برای این ارتباط باشد و ریشه در گذشته فرد و روانشناسی دارد که خیلی مایل بودم در موردش اطلاعات کسب کنم

    • برآیند 30 دی 1402 در 12:07 ب.ظ - پاسخ

      سلام و عرض ادب. خیلی ممنونیم بابت اینکه به دنبال کسب مطالب علمی هستید 🙏

ارسال دیدگاه