90
28 دی 1402
اثر دانینگ – کروگر (Dunning-Kruger effect) چیست؟
احتمالاً همه ما قبلاً افرادی را دیدهایم که با وجود اینکه در مورد یک موضوع اطلاعات کمی دارند؛ اما خودشان را در حد یک متخصص میبینند. مثل فردی که در یک مهمانی، بدون اینکه دانش و اطلاعات زیادی در مورد مسائل پیچیده سیاسی داشته باشد بحثهای داغی را شروع میکند و نمیپذیرد که دانش محدودی در این زمینه دارد.
چرا افراد با تخصص محدود تواناییهایی خود را بیش از حد ارزیابی میکنند؟ این رفتارِ نگرانکننده به یک پدیده روانشناختی به نام اثر دانینگ – کروگر مربوط میشود. ما در این مطلب از برآیند قصد داریم به درک درستی از این پدیده برسیم و ببینیم که تأثیر آن روی زندگیمان چگونه است و چه کسانی تحتتأثیر آن هستند.
همچنین در ادامه از علت بروز اثر دانینگ – کروگر خواهیم گفت و راهبردهایی را برای غلبه بر آن پیشنهاد خواهیم کرد. از شما دعوت میکنیم تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
سوگیری شناختی چیست؟
قبل از اینکه تعریفی از اثر دانینگ – کروگر ارائه دهیم لازم است تا با مفهوم سوگیری شناختی آشنا شویم. سوگیری شناختی یک خطای سیستماتیک در تفکر است و زمانی رخ میدهد که افراد در حال پردازش و تفسیر اطلاعات در دنیای اطراف خود هستند.
سوگیری شناختی در واقع یک نوع میانبر برای فکر کردن است که مغز ما از آن برای ساده کردن اطلاعات پیچیده و قضاوت سریع استفاده میکند. این میانبرها میتوانند مغز ما را به نتیجهگیری سریع یا دیدن مسائل به روشی خاص و گاهی غیر دقیق سوق دهند. این سوگیریها میتوانند بر تفکر و تصمیمگیری ما تأثیر بگذارند، بدون اینکه ما متوجه آن باشیم.
درک اثر دانینگ – کروگر
در یک تعریف ساده اثر دانینگ – کروگر، یک سوگیری شناختی است که در آن افراد بهاشتباه دانش یا توانایی خود را در یک زمینه خاص دست بالا میگیرند. این امر به این دلیل رخ میدهد که فقدان خودآگاهی، آنها را از ارزیابی دقیق مهارتهای خود باز میدارد. زمانی که فردی فاقد دانش یا مهارتهای لازم در یک حوزه خاص باشد، ممکن است نتواند محدودیتهای خود را تشخیص دهد. این عدم آگاهی آنها را از ارزیابی دقیق تواناییهای خود باز میدارد.
این پدیده چیزی است که بسیاری از ما ممکن است در زندگی با آن مواجه شویم. برای مثال در مواردی پیش میآید که وقتی یک جمع خانوادگی دور میز شام نشستهاند یکی از اعضا شروع به صحبت در مورد موضوع خاصی میکند و بهشدت معتقد است که آنچه خودش میگوید کاملاً درست بوده و نظر دیگران احمقانه، ناآگاهانه و کاملاً اشتباه است. در حالی که ممکن است بدیهی باشد که این شخص نمیداند در مورد چه چیزی صحبت میکند.
از سوی دیگر اثر دانینگ – کروگر کاملاً برعکس نیز عمل میکند. یعنی افرادی که واقعاً در یک زمینه خاص مهارت یا دانش دارند ممکن است خود را دستکم بگیرند. آنها تصور میکنند کاری که بدون زحمت انجام میدهند برای دیگران نیز به همان اندازه بدون زحمت است؛ بنابراین تخصص خود را کماهمیت میدانند. آنها ممکن است متوجه نشوند که سالها تمرین و فداکاری، مهارتهای آنها را تا حد استثنایی توسعه داده است.
بهعنوان مثال، یک نوازنده با استعداد را تصور کنید که سالها پیانو مینوازد. نواختن پیانو برای این نوازنده بسیار طبیعی و ساده است، به همین دلیل ممکن است تصور کند که دیگران هم میتوانند بهخوبی او بنوازند.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی بیشتر با مفهوم خودآگاهی و یادگیری این مهارت، مقاله خودآگاهی چیست را بخوانید.
خودآگاهی چیست؟ایده اثر دانینگ – کروگر از کجا آمده است؟
ایده اثر دانینگ – کروگر از یک مقاله تحقیقاتی که در سال ۱۹۹۹ توسط دو روانشناس به نامهای دیوید دانینگ و جاستین کروگر از دانشگاه کرنل منتشر شد، میآید. در این مطالعه، شرکتکنندگان روی مهارتهای مختلفی مانند منطق، دستور زبان و طنز مورد آزمایش قرار گرفتند.
برای مثال، در یک آزمایش، دانینگ و کروگر از ۶۵ شرکتکننده خواستند تا میزان خندهدار بودن جوکهای مختلف را ارزیابی کنند. برخی از شرکتکنندگان در تعیین اینکه چه چیزی برای دیگران خندهدار است بسیار ضعیف بودند، اما این افراد خود را داوران عالی طنز توصیف کردند.
به گفته محققان، افراد نالایق نهتنها عملکرد ضعیفی داشتند، بلکه قادر به ارزیابی دقیق و تشخیص کیفیت کار خود نیز نبودند. شاید به همین دلیل است که دانشآموزانی که در امتحانات مردود میشوند گاهی اوقات احساس میکنند که مستحق نمره بالاتر هستند. آنها تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی میکنند و نمیتوانند عملکرد خود را بهدرستی قضاوت کنند.
افرادی که عملکرد ضعیفی دارند معمولاً در تشخیص مهارتها و تواناییهای دیگران مشکل دارند. این عدم آگاهی یکی از دلایلی است که آنها همواره خود را برتر، تواناتر و آگاهتر از دیگران میدانند.
آیا اثر دانینگ – کروگر واقعی است؟
در پاسخ به این سؤال بین محققان اختلافنظر وجود دارد. برخی از کارشناسان در مورد اینکه آیا این اثر یک پدیده روانشناختی واقعی است یا فقط نتیجه نحوه تجزیهوتحلیل دادهها است، اختلافنظر دارند؛ یعنی ممکن است اثر دانینگ – کروگر یک سوگیری شناختی واقعی را منعکس نکند، بلکه نتیجه نحوه جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها باشد.
در یک مطالعه، محققان توانستند این اثر را با استفاده از دادههای تصادفی تولید شده توسط کامپیوتر تکرار کنند و نتایج مشابهی را دریافت کنند. این مطالعه تردیدهایی درباره واقعی بودن اثر دانینگ – کروگر بهوجود آورده است.
سندرم ایمپاستر، نقطه مقابل اثر دانینگ – کروگر
برای درک بهتر اثر دانینگ – کروگر شاید جالب باشد نگاهی به نقطه مقابل آن نیز بیندازیم. اگر اثر دانینگ – کروگر باعث شود که فرد بیش از حد به دانش یا عملکرد خود اطمینان داشته باشد، نقطه مقابل آن سندروم فریبنده (سندرم ایمپاستر) است.
افرادی که سندروم فریبنده را تجربه میکنند اغلب بر این باورند که لیاقت موفقیت یا دستاوردهای خود را ندارند و میترسند که دیگران به نارساییها یا کاستیهای آنها پی ببرند. هر دو پدیده میتوانند رفتار و اعتماد به نفس فرد را به طرق مختلف تحتتأثیر قرار دهند و مانع رشد شخصی و حرفهای او شوند.
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری تکنیکهای تقویت اعتماد به نفس حتما مقاله زیر را بخوانید:
اعتماد به نفس چیست؟اثر دانینگ – کروگر چه تأثیری روی رفتارها و تصمیمهای ما دارد؟
اثر دانینگ – کروگر میتواند بر تفکر، تصمیمات و رفتار ما تأثیر بگذارد. این پدیده باعث میشود نسبت به کمبودها، نادانی و عملکردِ ضعیف خود کور شویم و همچنین میتواند باعث شود قدردان شایستگی دیگران نباشیم. یعنی هم ناتوانی خود را تشخیص نمیدهیم و هم سعی نمیکنیم از دیگران چیزهای جدیدی یاد بگیریم.
اثر دانینگ – کروگر، افراد را به قضاوت نادرست از شایستگی خود در یک حوزه خاص سوق میدهد. در یک مطالعه مشخص شد که زنان در یک مسابقه علمی مانند مردان عمل میکنند، اما تواناییهای خود را دستکم میگیرند؛ زیرا معتقدند نسبت به مردان توانایی کمتری در استدلال علمی دارند. این باور باعث شد که برخی از زنان از ورود به مسابقه علمی اجتناب کنند.
بیش ارزیابی Overestimation یکی از نتایج اثر دانینگ – کروگر
بیش ارزیابی یکی دیگر از انواع اعتماد به نفس بیش از حد یا بیش اطمینانی است و به اختلاف بین مهارتهای یک فرد و درک او از آن مهارتها اشاره دارد. افرادی که خود را بیش از حد ارزیابی میکنند، اغلب درگیر افکار واهی با پیامدهای زیانبار هستند؛ یعنی امیدوارند یا آرزو میکنند که چیزی حقیقت داشته باشد، حتی اگر واقعبینانه نباشد.
هنگامی که افراد تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی میکنند در حالی که توانایی کافی را ندارند این امر منجر به شکلگیری دانش ناقص و محدود در یک زمینه، عملکرد ضعیف، عدم پیشرفت حرفهای، ریسکهای غیرضروری و درک نادرست از خود میشود.
برای مثال وقتی کسی تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی میکند، معتقد است که میتواند بیش از آنچه واقعاً میتواند تحمل کند. در نتیجه، او ممکن است خطراتی را متحمل شود که برای سطح مهارت یا تواناییهای فیزیکی وی ایمن یا مناسب نباشد.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی بیشتر با انواع عزت نفس در روانشناسی مقاله زیر را مطالعه کنید:
عزت نفس چیست؟چه کسانی تحتتأثیر اثر دانینگ – کروگر قرار میگیرند؟
اثر دانینگ – کروگر در حوزههایی از استدلال منطقی گرفته تا هوش هیجانی، هوش مالی و ایمنی سلاح گرم یافت شده است. اثر دانینگ – کروگر میتواند بر هر کسی، حتی متخصصان یا افراد با تحصیلات عالی تأثیر بگذارد. با این حال، تأثیر قویتری بر افرادی دارد که خودآگاهی کمتری دارند یا از مهارت تفکر نقادانه استفاده نمیکنند.
پنج مطالعه به بررسی اثر دانینگ – کروگر در نمونههای دنیای واقعی پرداختند و آنها را در این موقعیتها یافتند:
- زمانی که دانشجویان در یک آزمون شرکت میکنند.
- زمانی که دانشجویان پزشکی مهارتهای مصاحبه خود را ارزیابی میکنند.
- کارمندانی که عملکرد شغلی خود را ارزیابی میکنند.
- زمانی که تکنسینهای آزمایشگاه در مورد مهارتهای خود صحبت میکنند.
مشکلات ناشی از اثر دانینگ – کروگر میتواند از نظر شدت متفاوت باشد. بهعنوان مثال، فردی که در یک مهمانی شام درباره یک موضوع تصادفی به دانش خود میبالد، ممکن است برای دیگران آزاردهنده تلقی شود، اما صحبتهای او تأثیر قابلتوجهی بر آنها نخواهد داشت. از سوی دیگر، هنگامی که فردی تواناییهای خود را در یک موقعیت خطرناک بیش از حد ارزیابی میکند، میتواند منجر به عواقب بسیار جدیتری شود.
بهعنوان مثال، اگر راننده کامیون توانایی خود را برای رانندگی در طوفان بیش از حد برآورد کند، میتواند منجر به تصادف شود، یا اگر پزشک جراح مهارتهای خود را بیش از حد برآورد کند، میتواند منجر به آسیبدیدگی بیمار شود.
چرا مردم فکر میکنند بیشتر از آنچه واقعاً میدانند، میدانند؟
در روانشناسی، اعتماد به نفس بیش از حد، خود انواع مختلفی دارد. یکی از انواع خاص آن دقت بیش از حد (Overprecision) نام دارد و زمانی اتفاق میافتد که فردی بسیار مطمئن باشد که پاسخهایش کاملاً صحیح است.
افرادی که دچار دقت بیش از حد میشوند معتقدند که همه چیز را میدانند و نمیتوانند اشتباه کنند؛ این افراد هنگام صحبت یا انجام کارها میتوانند بسیار ماهر و قانعکننده به نظر برسند. آنها ممکن است به دلیلِ اعتقاد قوی به تواناییهای خود مانند افراد متخصص ظاهر شوند.
این افراد احساس میکنند باید خودنمایی کنند و ثابت کنند که باهوشتر از اطرافیانشان هستند. آنها میخواهند باهوشترین فرد در اتاق باشند و همه را با دانش خود تحتتأثیر قرار دهند.
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری بیشتر در مورد سوگیری بازیگر – تماشاچی، مقاله زیر را بخوانید:
سوگیری بازیگر – تماشاچی چیست؟اثر دانینگ – کروگر چرا رخ میدهد؟
دانینگ و کروگر «بار دوگانه» را دلیل رخدادن این پدیده معرفی میکنند. این بدان معناست که وقتی مردم در کاری خوب نیستند، آگاهی لازم برای درک ناتوانی خود را نیز ندارند. به زبان ساده، آنها نهتنها در این کار بد هستند، بلکه حتی متوجه نمیشوند که چقدر بد هستند.
این افراد:
- سطح مهارت خود را بیش از حد ارزیابی میکنند،
- در تشخیص مهارت و تخصص واقعی افراد دیگر ناتوان هستند،
- در تشخیص اشتباهات و عدم مهارت خود ناتوان هستند.
برای اینکه در کاری خوب باشیم، به دانش و مهارت خاصی نیاز داریم. جالب اینجاست که همین دانش و مهارت به ما قوه تشخیص این را میدهد که چه زمانی در کاری خوب نیستیم؛ بنابراین اگر کسی از دانش و مهارت کافی برای انجام کاری برخوردار نباشد، نهتنها در آن کار ضعیف عمل میکند، بلکه از کاستیهای خود نیز بیخبر میماند.
دلایل متعددی برای بروز اثر دانینگ – کروگر ارائه شده است که در ادامه تعدادی از آنها را بررسی خواهیم کرد:
ناتوانی در تشخیص فقدان مهارت و تشخیص اشتباهات
دانینگ در مقاله خود نشان میدهد که کمبود مهارت و تخصص مشکلی دوجانبه ایجاد میکند. اولاً، این کمبودها باعث میشود افراد در حوزهای که در آن ناتوان هستند، عملکرد ضعیفی داشته باشند. ثانیاً دانش نادرست و ناقص آنها باعث میشود نتوانند اشتباهات خود را تشخیص دهند.
فقدان فراشناخت
اثر دانینگ – کروگر نیز با مشکلات فراشناخت مرتبط است. فراشناخت به توانایی چند قدم به عقب برداشتن و نگاه کردن به رفتار و تواناییهای خود از بیرون اشاره دارد. بسیاری از اوقات، افراد فقط میتوانند بر اساس دیدگاه محدود خود که تحتتأثیر احساسات و باورهای شخصیشان است قضاوت کنند.
در این دیدگاه محدود، آنها ممکن است باور کنند که بسیار ماهر، آگاه و بهتر از دیگران هستند. به همین دلیل، گاهی اوقات برای آنها دشوار است که تواناییهای خود را به شکل واقعیتر ببینند.
دانش اندک میتواند منجر به اعتمادبهنفس بیش از حد شود!
یکی دیگر از عوامل مؤثر این است که گاهی اوقات دانش کم در مورد یک موضوع میتواند باعث شود افراد بهاشتباه فکر کنند همه چیزهایی که باید در مورد آن موضوع بدانند را میدانند. در واقع دانش کم حتی ممکن است خطرناک باشد. یک فرد ممکن است کوچکترین میزان آگاهی را در مورد یک موضوع داشته باشد، اما به لطف اثر دانینگ – کروگر، معتقد باشد که در آن موضوع یک متخصص است.
استفاده از رهیافت آنی (روشهای اکتشافی)
رهیافتهای آنی یا اکتشافی (Heuristic) میانبرهای ذهنی هستند که افراد از آنها برای سادهسازی تصمیم گیری و حل مسئله استفاده میکنند. افرادی که بهشدت بر رهیافتهای آنی تکیه میکنند ممکن است بر این باور باشند که درک یا سطح مهارت بالایی دارند؛ زیرا تواناییهای خود را به طور کامل ارزیابی نمیکنند.
برای مثال یک برنامهنویس کامپیوتر را در نظر بگیرید که با دانش کمی از برنامهنویسی موفق میشود همه تکالیفش را انجام دهد در حالی که دیگران موفق به این کار نشدهاند. اگر از او بخواهیم میزان مهارت برنامهنویسی خود را ارزیابی کند بهاحتمال زیاد باور دارد که در کدنویسی مهارت بالایی دارد.
زیرا ذهن او در درجه اول تحتتأثیر نمونههای فوری موجود است. او چند پروژه کدنویسی را که بهخوبی انجام داده و تعریفهایی که از همکارانش دریافت کرده است را بهخاطر میآورد و همین عامل این باور را در او تقویت میکند که باید در کدنویسی مهارت بالایی داشته باشد.
پیشنهاد مطالعه
اگر به دنبال مراحل تصمیم گیری درست هستید مقاله زیر را بخوانید:
مهارت تصمیم گیری چیست؟تمایل به جستجوی الگوها، حتی در جایی که واقعاً الگویی وجود ندارد.
انسانها تمایل طبیعی به جستجوی الگوها و ارتباطات معنادار در جهان دارند. گاهی اوقات، این تمایل میتواند افراد را به دیدن الگوها حتی در دادههای تصادفی یا نامرتبط سوق دهد. در زمینه اثر دانینگ – کروگر، افراد ممکن است الگوهایی را در عملکرد یا دانش خود پیدا کنند که باعث میشود با وجود نداشتن تخصص لازم، شایستگی خود را بیش از حد برآورد کنند.
برای مثال فردی را در نظر بگیرید که فیلمهای مرتبط با پزشکی میبیند و چند کتاب در مورد پزشکی نیز مطالعه کرده است. روزی یکی از دوستانش دچار یک مشکل پزشکی میشود و او توصیههایی به دوستش ارائه میدهد که اتفاقاً موجب خوب شدنش میشود.
این فرد به دلیل تمایل خود به الگوجویی، شروع به این باور میکند که درک عمیقی از پزشکی دارد و توصیههای او بسیار قابلاعتماد هستند؛ در حالی که دانش او تنها بر اساس مطالعات سطحی بوده و فاقد عمق و ظرافت لازم برای ارزیابیهای پزشکی دقیق است.
راهبردهایی برای غلبه بر اثر دانینگ – کروگر
همه ما میتوانیم به چیزهایی اعتقاد داشته باشیم که درست نیستند، بهخصوص زمانی که اطلاعات زیادی در مورد یک موضوع خاص نداریم. اما با درک نحوه عملکرد ذهن و نحوه تفکرمان، میتوانیم از اشتباهاتی که ممکن است در باورها یا قضاوتهای خود مرتکب شویم آگاهتر شویم. هنگامی که از این اشتباهات در تفکر خود آگاه شدیم، میتوانیم سعی کنیم آنها را اصلاح کرده و در آینده تصمیمات بهتری بگیریم.
همزمان که افراد بیشتر در مورد موضوعی که به آن علاقه دارند یاد میگیرند، شروع به تشخیص کمبود دانش و توانایی خود در آن زمینه میکنند. سپس با کسب اطلاعات بیشتر و متخصص شدن در آن موضوع، سطح اعتماد آنها به خودشان بیشتر خواهد شد.
حال چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا ارزیابی واقعیتری از تواناییهای خود در یک زمینه خاص به دست آوریم؟ اگرچه ممکن است نتوانیم به طور کامل از این پدیده اجتناب کنیم، اما روشهایی برای مدیریت آن وجود دارد:
به یادگیری و تمرین ادامه دهیم
بهجای اینکه فرض کنیم همه چیزهایی که باید در مورد یک موضوع بدانیم را میدانیم، به کندوکاو عمیقتر ادامه دهیم. هنگامی که دانش بیشتری در مورد یک موضوع به دست بیاوریم، احتمالاً متوجه خواهیم شد که هنوز چقدر موضوعات جدید برای یادگیری وجود دارد و چقدر سؤال وجود دارد که پاسخشان را نمیدانیم. تمرین و یادگیری بیشتر میتواند با تمایل ما به تصور اینکه یک متخصص هستیم مبارزه کند.
نظر دیگران را در مورد تواناییهای خود بپرسیم
یکی دیگر از راهبردهای مؤثر، درخواست انتقاد سازنده از دیگران است. البته گاهی شنیدن انتقاد از دیگران ممکن است دشوار باشد؛ اما چنین بازخوردی میتواند بینش ارزشمندی در مورد اینکه دیگران چگونه تواناییهای ما را درک میکنند ارائه دهد.
آنچه را که میدانیم زیر سؤال ببریم
حتی اگر بیشتر یاد بگیریم و از دیگران بازخورد دریافت کنیم باز هم گاهی مغز ما تمایل دارد فقط روی اطلاعات یا ایدههایی تمرکز کند که توسط باورها یا نظرات موجود قبلی پشتیبانی میشود؛ یعنی فقط به اطلاعاتی توجه میکنیم که از ایدههای ما حمایت میکند و هر چیزی را که مخالف آنها است نادیده میگیریم.
این مسئله نوع دیگری از سوگیری روانشناختی است که بهعنوان سوگیری تأیید شناخته میشود. برای به حداقل رساندن این تمایل، باید به چالش کشیدن باورها و انتظارات خود ادامه دهیم. همیشه به دنبال اطلاعاتی باشیم که ایدههای ما را به چالش میکشد.
جمعبندی اثر دانینگ – کروگر
گفتیم که اثر دانینگ – کروگر یک سوگیری شناختی است که در آن افراد با توانایی یا شایستگی پایین تمایل دارند مهارتها و دانش خود را بیش از حد ارزیابی کنند. آنها فاقد خودآگاهی برای تشخیص ناتوانی و دانش کم خود هستند که منجر به اعتماد بیش از حد به تواناییهای خود میشود.
این اثر به افتخار محققان دیوید دانینگ و جاستین کروگر که مجموعهای از آزمایشها را برای مطالعه این پدیده انجام دادند، نامگذاری شد. اثر دانینگ – کروگر بر رفتار و تصمیمگیری افراد تأثیر میگذارد. همۀ افراد در معرض اثر دانینگ – کروگر هستند، اما یادگیری بیشتر در مورد یک موضوع و دریافت بازخورد از دیگران میتواند به غلبه بر این تعصب کمک کند.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارممنبع پنجم
دانلود پی دی اف