211
10 اسفند 1402
آنچه باید در مورد DSM-5-TR بدانیم!
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) منتشر شده است، طبقهبندی استانداردی از اختلالات روانی، یک زبان مشترک برای متخصصان سلامت روان و معیارهایی استاندارد برای تشخیص اختلالات روانی ارائه میدهد.
DSM توسط متخصصان سلامت روان در محیطهای مختلف از جمله بیمارستانها، کلینیکها و مراکز خصوصی استفاده میشود. همچنین توسط محققان برای مطالعه اختلالات روانی و توسعه درمانهای جدید بهکار برده میشود. DSM بارها مورد ویرایش و بازبینی قرار گرفته و این تغییرات گاهی شامل بازبینی متن و همچنین تغییراتی در طبقهبندی اختلالات یا علائم اختلالات روانی بوده است.
جدیدترین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-5-TR است که در مارس ۲۰۲۲ منتشر شد. DSM-5-TR شامل بازبینی متن، بهروزرسانی معیارهای تشخیصی برای چندین اختلال روانی و همچنین اضافه شدن اختلالات جدیدی است که پس از انتشار DSM-5 در سال ۲۰۱۳ شناسایی شدهاند.
DSM یک سند بحثبرانگیز است و انتقادهای زیادی به آن شده است، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این کتابچه راهنما پیشنهاد میکنیم مطلب «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) چیست؟» را در برآیند مطالعه کنید.
با وجود انتقاداتی که به DSM شده، این راهنما پرکاربردترین سیستم برای طبقهبندی اختلالات روانی در جهان باقی مانده است و همچنان این سند ابزار مهمی برای متخصصان سلامت روان، محققان و سیاستگذاران به شمار میرود.
در این مطلب از برآیند قصد داریم آخرین تغییرات جدیدترین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یعنی DSM-5-TR را بررسی کنیم. از شما دعوت میکنیم تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
DSM-5-TR چیست؟
عمده تغییراتی که در DSM-5-TR به وجود آمده است عبارتاند از:
- اختلال سوگ طولانی مدت بهعنوان یک اختلال جدید به DSM افزوده شد.
- این راهنما اکنون دارای کدهای ویژهای برای شناسایی و توصیف افرادی است که در فکر آسیب رساندن به خود یا خودکشی هستند.
- بهروزرسانی و فراگیرتر شدن زبان مورد استفاده در مورد جنسیت.
- تغییر معیارها برای تشخیص اختلالات سلامت روان در کودکان.
- تغییر معیارهای تشخیصی بیش از ۷۵ شرایط سلامت روان یا اختلال روانی.
تغییرات ایجاد شده در DSM-5-TR شامل چه مواردی میشود؟
بهطور کلی تغییرات را میتوان در چهار دسته طبقهبندی کرد:
- فرهنگی،
- تغییر معیارها برای تشخیص اختلالات سلامت روان در کودکان،
- اضافه شدن اختلالات جدید،
- و تغییر در معیارهای موجود.
در ادامه تغییرات ایجاد شده در DSM-5-TR را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
تغییرات فرهنگی در DSM-5-TR
DSM-5-TR چندین تغییر فرهنگی مهم را در مقایسه با نسخه قبلی خود، DSM-5 معرفی کرد. این تغییرات با هدف بهبود حساسیت فرهنگی و کاهش سوگیری در تشخیص و درمان اختلالات روانی یا شرایط مرتبط با سلامت روان در بین جمعیتهای مختلف انجام شد.
در بین این تغییرات چند تغییر کلیدی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
تغییرات در زبان و اصطلاحات:
- کلماتی مانند «race/racial» به معنی نژاد یا نژادی با کلمه «Racialized» به معنی نژاد محوری کردن جایگزین شد تا بر نژاد بهعنوان یک ساختار اجتماعی و نه یک واقعیت بیولوژیکی تأکید شود.
- از به کار بردن اصطلاحات «اقلیت» و «غیر سفیدپوستان» در متن اجتناب شده است.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی بیشتر با علائم و علت اختلال شخصیت مرزی مقاله زیر را بخوانید:
اختلال شخصیت مرزی چیست؟تغییرات در تشخیص و ارزیابی:
- وجود تنوع و تفاوت بین فرهنگی در بیان علائم تایید شده و در معیارهای تشخیصی منعکس شد.
- این ویرایش اطلاعات دقیقتر و ساختارمندتری را در مورد مفاهیم فرهنگی پریشانی ارائه میدهد. این مفهوم تشخیص میدهد که تجربه و بیان پریشانی ممکن است در فرهنگها متفاوت باشد و در نظر گرفتن عوامل فرهنگی، هنگام ارزیابی و درمان افراد برای مسائل سلامت روان مهم است.
- در نظر گرفتن دادههای شیوع و فراوانی در گروههای قومی خاص در صورت وجود تحقیقات قابلاعتماد، در نسخه جدید گنجانده شد. بهعنوان مثال، تحقیقات ممکن است نشان دهد که برخی از اختلالات سلامت روان در میان گروههای نژادی یا قومی خاص بیشتر از سایرین شایع است.
- متخصصان به استفاده از ابزارهای خاصی (متناسب با فرهنگ مراجعهکننده) برای جلوگیری از تشخیص اشتباه تشویق شدند. این ابزارها، ابزارهایی جهت ارزیابی هستند که توسط متخصصان سلامت روان برای جمعآوری اطلاعات در مورد علائم و تجربیات مرتبط با سلامت روان مراجعهکننده استفاده میشوند که تنظیم یا سفارشیسازی شدهاند تا از نظر فرهنگی حساستر و مرتبطتر باشند.
تغییرات در رسیدگی به نژادپرستی و تبعیض:
- متن و مراجع DSM-5-TR برای حذف هرگونه کلیشه یا اطلاعات تبعیضآمیز بررسی شدند.
- تأثیر نژادپرستی و تبعیض بر سلامت روان بهصراحت تأیید شد. این مفهوم تأیید میکند که نژادپرستی و تبعیض میتواند تأثیر قابلتوجهی بر سلامت روان فرد داشته باشد.
- عوامل فرهنگی مؤثر در نابرابری در تشخیص و درمان مورد بحث قرار گرفت. به این معنی که عوامل فرهنگی میتوانند منجر به نابرابری در تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان در میان گروههای نژادی و قومی مختلف شوند. این عوامل فرهنگی شامل موانع زبانی، وجود انگهای فرهنگی پیرامون بیماری روانی و تفاوت در رفتارهای کمک جویی در فرهنگهای مختلف است. با درک و پرداختن به این عوامل، متخصصان سلامت روان میتوانند از افرادی با پیشینههای فرهنگی مختلف بهتر حمایت کنند.
تغییرات مرتبط با جنسیت و تمایلات جنسی
در سال ۱۹۷۳ DSM همجنسگرایی را از لیست اختلالات روانی حذف کرد، همچنین در DSM-5-TR نیز برخی از واژگان خود را برای جنسیت و تمایلات جنسی بهروز کرده است.
برای مثال در قسمتهای مرتبط با نارسایی جنسیتی عبارت «desired gender» به معنای لغوی جنسیت مطلوب با عبارت « experienced gender» به معنای لغوی جنسیت آموخته جایگزین شده است.
«جنسیت آموخته» به تجربه شخصی و ذهنی یک فرد از هویت جنسی خود اشاره دارد که ممکن است با جنسیت تعیین شده در بدو تولد مطابقت داشته یا نداشته باشد.
تغییرات DSM-5-TR در مورد کودکان
بهروزرسانی معیارهای تشخیصی DSM در مورد کودکان در درجه اول شامل شفافسازی زبان برای کاهش سردرگمی در تشخیص اختلالات زیر است:
- اختلال طیف اوتیسم (ASD)
- اختلال بینظمی خلقی مخرب (DMDD)
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اختلال غم و اندوه طولانی مدت
تغییرات DSM-5-TR در مورد کودکان شامل مواردی مانند تصحیح عبارتها، تغییر سن تشخیص در برخی از اختلالات، حساستر شدن برخی از معیارهای تشخیص و ایجاد تفاوت بین کودکان و بزرگسالان در برخی از معیارهای تشخیصی میشود.
اضافه شدن اختلالات جدید در DSM-5-TR
در این نسخه بهروز شده از راهنمای تشخیصی اختلالات روانی چندین اختلال یا شرایط سلامت روان گنجانده شده که امروزه تأثیرات آنها بر سلامت روان بهتر درک شده است.
پیش از این، این شرایط در بخشی از DSM بهعنوان شرایطی که «ممکن است نیاز به مراقبتهای پزشکی داشته باشد» دستهبندی میشدند و به طور کامل بهعنوان اختلالات متمایز شناخته نمیشدند. اما در آخرین نسخه از DSM برخی از این شرایط بهعنوان اختلال شناسایی میشوند.
از جمله موارد اضافه شده به نسخه جدید DSM-5-TR میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اختلال سوگ طولانی مدت
اختلال سوگ طولانی مدت اختلال جدیدی است که به DSM-5-TR اضافه شده و در افرادی که مرگ یکی از نزدیکان خود را تجربه کردهاند تشخیص داده میشود.
اختلال سوگ طولانیمدت با سوگ شدید و مداوم باعث ایجاد مشکلات و اختلال در زندگی روزمره فرد میشود. احساس غم و اندوه طولانی پس از از دست دادن کسی که دوستش داریم طبیعی است، اما علائمی وجود دارد که ممکن است باعث شود این سوگ طولانی مدت بهعنوان یک اختلال در نظر گرفته شود. از جمله:
- احساسات شدید در اکثر اوقات روز، تقریباً هر روز، با حداقل بازه زمانی شش ماه برای کودکان و یک سال برای بزرگسالان رخ دهد.
- باید باعث «پریشانی قابلتوجه بالینی» شود. این بدان معناست که شدت سوگ به حدی است که به طور قابلتوجهی توانایی ما برای عملکرد در زمینههای مهم مانند کار، روابط یا سرگرمیها را مختل میکند.
- اختلال در هویت (مانند احساس اینکه بخشی از خود مرده است).
- احساس ناباوری در مورد مرگ
- احساس اینکه زندگی بیمعنی است.
برخی از متخصصان سلامت روان از این برچسبگذاری و اختلال دانستن غم و اندوه انتقاد میکنند و میگویند که این کار سوگواری و غم و اندوه عادی را به یک مشکل پزشکی تبدیل کرده است.
با این وجود این کار میتواند مفید باشد، زیرا گاهی اوقات، غم و اندوه شدید پس از از دست دادن میتواند شبیه به اختلالات دیگری مانند افسردگی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) باشد. همچنین این برچسبگذاری رنج فرد را تأیید میکند و ممکن است آنها را به گروههای حمایتی یا گزینههای درمانی خاصی که برای وضعیت او طراحی شدهاند متصل کند.
پیشنهاد مطالعه
برای مطالعه بیشتر در مورد اختلال PTSD مقاله زیر را بخوانید:
اختلال استرس پس از سانحه چیست؟اختلال خلقی نامشخص
اختلال خلقی نامشخص نوعی اختلال خلقی است که در دستههای خاص افسردگی اساسی، اختلال دوقطبی یا اختلال خلقی قرار نمیگیرد. در طبقهبندی مجدد اختلالات در DSM-5، بخش مربوط به اختلالات خلقی حذف شده بود و باعث شده بود که اختلال خلقی نامشخص نادیده گرفته شود؛ اما در DSM-5-TR دوباره به راهنمای تشخیصی اختلالات روانی بازگشته است.
اختلال عصبی شناختی خفیف ناشی از محرکها
در DSM-5 دستهبندی خاصی برای اختلالات عصبی شناختی خفیف ناشی از مصرف مواد وجود دارد. این دسته شامل اختلالات ناشی از مصرف الکل، داروهای استنشاقی، آرامبخش، خوابآور و ضداضطراب میشود.
اما در DSM-5-TR اختلالات ناشی از محرکهایی مانند کوکائین یا متآمفتامین به متن راهنما اضافه شده است و علائم عصبی شناختی که این محرکها ممکن است ایجاد کنند، مانند مشکلات یادگیری، حافظه و عملکرد اجرایی را موردتوجه قرار میدهد.
رفتار خودکشی و خودجرحی بدونخودکشی (NSSI)
خودجرحی بدون خودکشی بهعنوان تخریب هدفمند بدنِ فرد بدون اینکه بخواهد خودش را بکشد تعریف میشود. تحقیقات نشان میدهد که بروز این رفتارها ممکن است تا ۴۰ درصد در میان نوجوانان شایع باشد که این آمار کاملاً توجه بالینی به این شرایط سلامت روان را ضروری میکند.
در نظر گرفتن این شرایط بهعنوان یک اختلال روانی باعث میشود که این رفتارها مستقل از یک تشخیص خاصِ دیگر علامت گذاری شوند تا فرد بتواند مراقبتها و درمانهای مناسب را دریافت کند. همچنین، داشتن نامی خاص برای این رفتارها، مطالعه آنها و یافتن راههای درمان بهتر را برای محققان آسانتر میکند.
پیش از این، پزشکان تنها زمانی به NSSI توجه میکردند که در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ظاهر میشد. اما نکته اینجاست که برخی از افراد حتی اگر آن اختلال را نداشته باشند اینگونه به خود آسیب میزنند.
اکنون، با در نظر گرفتن NSSI بهعنوان یک اختلال مستقل، پزشکان میتوانند بهتر بفهمند چه کسانی ممکن است در معرض خطر آسیب رساندن به خود باشند، حتی اگر مشکلات روانی بزرگ دیگری نداشته باشند.
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری تشخیص، انواع و علائم اختلال دو قطبی مقاله زیر را بخوانید!
اختلال دو قطبی چیست؟سندرم سایکوز ضعیف (APS) – سندروم روانپریشی ضعیف
سندروم روانپریشی ضعیف (APS) وضعیتی است که در آن فرد علائم خفیف روانپریشی مانند هذیان، توهم یا گفتار نامنظم را تجربه میکند، اما علائم آنقدر شدید نیستند که تشخیص یک اختلال روانپریشی مانند اسکیزوفرنی را تأیید کنند.
دلیل بیان شده برای مطرح کردن این شرایط بهعنوان یک شرایط مجزا، جلوگیری از تشخیص نادرست بیماری روانی است که میتواند منجر به تجویز مضر داروهای ضد روانپریشی برای افرادی شود که ممکن است واقعاً به روانپریشی مبتلا نشده باشند. در واقع هدف این تشخیص، رسیدگی و درمان وضعیت فعلی یک فرد است، بهجای اینکه پیشبینی کند که چه وضعیتی ممکن است در آینده ایجاد شود.
افراد مبتلا به سندرم روانپریشی ضعیف (APS) از ادراکات تغییریافته خود آگاه هستند، در حالی که افرادی که روانپریشی کامل را تجربه میکنند و همه معیارهای تشخیصی ای اختلال را برآورده میکنند، از ادراکات تغییریافته خود آگاه نیستند. APS یک وضعیت جدید شناخته شده در DSM است و بهعنوان موضوعی برای مطالعه بیشتر طبقهبندی میشود.
تغییرات در تشخیصهای موجود
در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم، ویرایش متن (DSM-5-TR) بهمنظور بهبود وضوح زبان مورد استفاده، اصلاحاتی در معیارهای تشخیصی برای چند اختلال انجام شده است. این تغییرات بر اختلالات زیر اعمال شده است:
- اختلال طیف اوتیسم
- قسمت شیدایی
- اختلال دوقطبی نوع یک و دوقطبی نوع دو
- اختلال سیکلوتیمیک (Cyclothymic)
- اختلال افسردگی اساسی
- اختلال افسردگی مداوم
- PTSD در کودکان
- اختلال اجتناب یا محدودیت غذا (ARFID)
- هذیان
- اختلالات روانی ناشی از مواد و دارو
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری علت، انواع، علائم و درمان اختلال اوتیسم مقاله زیر را بخوانید.
اختلال اوتیسم چیست؟جمعبندی
ما در این مطلب از برآیند سعی کردیم بهصورت موردی به تعدادی از تغییرات صورتگرفته در DSM-5-TR نسبت به DSM-5 بپردازیم. قبل از DSM-5-TR آخرین باری که DSM بهروز شد سال ۲۰۱۳ بود، یعنی تقریباً ده سال پیش. این طبیعی است که در طی این سالها درک ما از ذهن، چه از نظر علمی و چه از نظر فرهنگی، تغییر کرده باشد.
هر روزه تحقیقات زیادی روی ذهن انسان انجام میشود که نتایج ارزشمندی را برای بشریت به همراه دارد. تغییر و بهروزرسانیهای DSM به همه متخصصان و محققان دیگر کمک میکند تا از این نتایج بهره ببرند.
منبع اولمنبع دوممنبع سوم
دانلود پی دی اف