112
1 اسفند 1402
اختلالات خوردن | انواع، نشانه ها و روش های درمان آن
شاید در اطراف خود افرادی را دیده باشیم که عادات غذایی ناسالمی دارند یا به شکلی بسیار وسواسگونه و بینظم غذا میخورند. جالب است بدانیم که این علائم ممکن است نشانگر وجود اختلالات خوردن در این افراد باشد. اختلالات خوردن مشکلاتی است که تعداد قابلتوجهی از مردم دنیا را تحتتأثیر قرار میدهد و میتواند خطراتی جدی را برای سلامتی افراد به وجود بیاورد. این شرایط روانی میتواند هر فردی را بدون درنظر گرفتن سن، جنسیت، نژاد یا وضعیت اجتماعی – اقتصادی درگیر خودش کند.
در این مطلب ابتدا از چیستی اختلالات خوردن خواهیم گفت که یکی از مشکلات جدی سلامتی انسان به شمار میرود و سپس انواع، علل، علائم، عوارض و درمانهای این اختلال پیچیده را بررسی میکنیم. در برآیند ما برای ایجاد دنیایی تلاش میکنیم که در آن همه احساس شادی، سلامت و رضایت داشته باشند و عقیده داریم که آگاهیبخشی در مورد مسائل و موضوعات روانشناسی گامی مؤثر در جهت برآورده شدن این آرمان است. از همین رو از شما دعوت میکنیم تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
اختلالات خوردن چیست؟
وبسایت psychologytoday.com که یکی از منابع معتبر مقالات روانشناسی است، اختلالات خوردن را به شکل زیر تعریف میکند:
اختلالات خوردن، شرایطِ روانی هستند که مشخصهی بارز آنها داشتن عادات غذایی ناسالم، وسواسی یا بینظم است. اختلالات خوردن با علائم عاطفی و جسمی همراه است و شامل بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری و سایر اختلالات خوردن است.
اختلالات خوردن مشکلاتی جدی برای سلامت جسمی و روانی ما ایجاد میکنند. این اختلالات در نحوه تفکر ما در مورد غذاها، غذا خوردن، وزن، شکل بدنمان و رفتارهای غذایی ما تأثیر میگذارند. این موضوع میتواند اثراتی منفی بر احساسات فرد بگذارد و عملکرد او را در جنبههای مهم زندگی مختل کند.
انواع اختلالات خوردن
انواع مختلفی از مشکلات مربوط به غذا خوردن وجود دارد که در آن افراد عادات و افکار ناسالمی در مورد غذا و بدن خود دارند. اختلالات خوردن بر نحوه غذا خوردن، فکر و احساس فرد در مورد غذا به روشهای متفاوتی تأثیر میگذارند و روانشناسان بر همین اساس نیز آنها را دستهبندی میکنند. در ادامه به سه مورد از شایعترین اختلالات خوردن اشاره خواهیم کرد:
بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)
بیاشتهایی عصبی وضعیتی است که در آن فرد ترس شدیدی از افزایش وزن داشته و در ذهن تصویری مخدوش و تحریف شده از بدن خودش دارد. بهعنوان مثال، یک فرد مبتلا به بیاشتهایی عصبی ممکن است خود را دارای اضافهوزن ببیند، حتی اگر وزنش کاملاً طبیعی باشد. او ممکن است مصرف غذای خود را بهشدت محدود کند یا برای کاهش وزن بیش از حد نرمال ورزش کند.
یک فرد مبتلا به بیاشتهایی عصبی ممکن است ذهنش همیشه درگیر غذا، کالری و وزن باشد که میتواند منجر به انزوای اجتماعی و سایر عوارض سلامتی شود. این اختلال میتواند هر فردی را، صرفنظر از سن یا جنسیت، تحتتأثیر قرار دهد، اما در زنان جوان تا میانسال و به طور فزایندهای در مردان جوان شایعتر است.
بیاشتهایی یک بیماری روانی جدی است که اغلب با تلاش برای کامل بودن و احساس غم و اندوه مرتبط است. برخی از نشانههای رایج عبارتاند از: کم خوردن، داشتن قوانین سخت غذایی و دوری از موقعیتهای اجتماعی.
بیاشتهایی در برابر درمان بسیار مقاوم است و اغلب با اضطراب و افسردگی همراه است. درمان ممکن است شامل درمان شناختی – رفتاری، دارو، آموزش و مدیریت تغذیه و درمانهای مبتنی بر خانواده باشد. اگر وضعیت فردی بسیار وخیم شود و نتواند غذا بخورد، ممکن است نیاز داشته باشد که در بیمارستان بستری شود و برخلاف میلش غذا بخورد.
پرخوری عصبی یا بولیمیا (Bulimia Nervosa)
پرخوری عصبی یک اختلال جدی خوردن است که در آن فرد بهدفعات پرخوری میکند و سپس با استفاده از ملین یا ایجاد استفراغ سعی میکند غذای خورده شده را پاکسازی کند. بهعنوان مثال، یک فرد مبتلا به پرخوری عصبی ممکن است یک پیتزا کامل را بخورد و سپس احساس گناه و شرم کند.
این فرد ممکن است برای خلاص شدن از کالری که وارد بدنش کرده در خود استفراغ ایجاد کند. همچنین فرد ممکن است از ملینها یا دیورتیکها استفاده کند تا غذایی که خورده است را خارج کند. برخی از افراد مبتلا به بولیمیا ممکن است رفتارهای جبرانی دیگری مانند روزه گرفتن یا ورزش بیش از حد داشته باشند تا کالری مصرفی خود را در طول پرخوری متعادل کنند.
این اختلال معمولاً در دوران نوجوانی شروع میشود، اما میتواند زودتر یا دیرتر از سنین نوجوانی نیز ایجاد شود. تشخیص این اختلال میتواند دشوار باشد، زیرا مبتلایان به پرخوری عصبی اغلب در مورد عادات غذایی و پاکسازی خود پنهانکاری میکنند. اگرچه بسیاری از افراد مبتلا به بولیمیا دارای اضافهوزن هستند، اما معمولاً ترس شدیدی از افزایش وزن همیشه همراه آنها است و اغلب از اضطراب، افسردگی و کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند.
نشانههای پرخوری عصبی شامل رفتارهای غذایی غیرعادی، نوسانات مداوم وزن، استفاده مکرر از حمام و اجتناب از رویدادهای اجتماعی است. درمان این اختلال معمولاً شامل درمان شناختی – رفتاری یا سایر اشکالات رواندرمانی، داروهای ضدافسردگی و مشاوره تغذیه است.
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder)
اختلال پرخوری نوعی اختلال در خوردن است که در آن فرد مرتباً و بهصورت غیرقابلکنترل غذا میخورد. برای مثال، یک فرد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است یک پیتزا کامل، یک بسته چیپس و یک بستنی را در یک وعده غذایی خودش مصرف کند.
برخلاف سایر اختلالات خوردن مانند پرخوری عصبی یا بیاشتهایی، افراد مبتلا به اختلال پرخوری رفتارهای جبرانی مانند پاکسازی یا ورزش بیش از حد برای جبران کالری مصرفی انجام نمیدهند. در نتیجه افراد مبتلا به اختلال پرخوری اغلب با چاقی یا اضافهوزن دستوپنجه نرم میکنند.
افراد مبتلا به این اختلال تمایل دارند خیلی سریعتر از حد معمول غذا بخورند و تا زمانی که احساس سیری ناراحتکنندهای نداشته باشند دست از غذا خوردن نمیکشند. آنها ممکن است حتی زمانی که گرسنه نیستند، مقدار زیادی غذا مصرف کنند. این افراد اغلب به دلیل شرم یا خجالت از رفتارهای غذایی خود بهتنهایی غذا میخورند.
البته باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از مردم گهگاهی پرخوری را تجربه میکنند؛ اما برای اینکه این رفتارها بهعنوان یک اختلال در نظر گرفته شود، باید حداقل دو روز در هفته به مدت شش ماه یا بیشتر رخ دهند.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی با اصول و تکنیک های درمان شناختی رفتاری (CBT) مقاله زیر را بخوانید:
درمان شناختی رفتاری چیست؟سایر اختلالات خوردن
علاوه بر بیاشتهایی، بولیمیا و اختلال پرخوری، اختلالات خوردن دیگری نیز وجود دارند. برخی دیگر از اختلالات خوردن عبارتاند از:
- اختلال مصرف غذای دوری جو و محدودکننده: اختلال مصرف غذای دوری جو و محدودکننده زمانی است که فردی از غذایی که میخورد اجتناب میکند یا مقدار آن را محدود میکند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است علاقهای به غذا نداشته باشند، زیرا قبلاً تجربه بدی داشتهاند یا جنبههای خاصی از غذا، مانند بوی آن، آنها را ناراحت میکند.
- اختلال نشخوار: اختلال نشخوار زمانی است که فردی به طور مکرر غذایی را که قبلاً بلعیده است بدون اینکه احساس بیماری یا انزجار کند به دهان خود بیاورد. این افراد ممکن است دوباره غذا را بجوند، تف کنند یا دوباره ببلعند.
- پیکا: پیکا وضعیتی است که در آن شخصی به طور منظم چیزهایی را میخورد که غذا نیستند، مانند کاغذ، صابون یا مو. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً با خوردن غذاهای معمولی مشکلی ندارند.
اختلالات خوردن دیگری نیز وجود دارند که به دلیل نادر بودنشان از ذکر و تشریح آنها صرفنظر میکنیم.
علائم و نشانههای هشداردهنده
افرادی که از اختلالات خوردن رنج میبرند معمولاً نشانههایی از خود بروز میدهند، این علائم میتواند شامل تغییرات غیرقابلانکار مانند کاهش وزن شدید و همچنین علائم پنهانی مانند بهتنهایی پرخوری کردن باشد. شناسایی اختلال خوردن در اسرع وقت اهمیت زیادی دارد زیرا درمان زودهنگام، امکان بهبود و موفقیتآمیز بودن درمان را افزایش میدهد.
هر اختلال خوردن مجموعهای از علائم خاص را دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
- بیاشتهایی عصبی: منجر به محدود کردن مقدار مصرف غذا، کاهش وزن قابلتوجه بدن و ترس شدید از افزایش وزن میشود.
- پرخوری عصبی: منجر به خوردن مقدار زیادی غذا در یک بازه زمانی معین و عدم کنترل بر غذا خوردن و پس از آن بروز رفتارهایی برای جلوگیری از افزایش وزن مانند استفراغ، استفاده از ملینها و ورزش زیاد میشود. این روند حداقل یکبار در هفته به مدت سه ماه انجام میشود.
- اختلال پرخوری: نشانه بارز این اختلال خوردن مقدار زیادی غذا در یک بازه زمانی معین و عدم کنترل بر غذا خوردن است. این اختلال شامل سریع غذا خوردن، احساس سیری ناخوشایند، غذا خوردن بدون گرسنگی، تنها غذا خوردن به دلیل خجالت و احساس انزجار پس از مصرف غذا نیز میشود. اختلال پرخوری حداقل یکبار در هفته به مدت سه ماه اتفاق میافتد.
- اختلال مصرف غذای دوری جو و محدودکننده: فرد دارای این اختلال غذای کافی نمیخورد که میتواند باعث مشکلات جسمی و کمبود انرژی در او شود. این بیماری با بیاشتهایی یا پرخوری عصبی متفاوت است؛ زیرا به این دلیل نیست که فرد بخواهد لاغر شود یا نگران اضافهوزن خودش باشد.
- اختلال نشخوار: فرد دارای این اختلال به طور مداوم، به مدت حداقل یک ماه، غذا بلعیده شده را برای جویدن، قورت دادن یا تف کردن دوباره به دهان برمیگرداند.
- پیکا: فرد حداقل به مدت یک ماه به طور مداوم اقلام غیرخوراکی مانند کاغذ، پارچه یا مو مصرف میکند.
علل بروز اختلالات خوردن چیست؟
علت دقیق بروز اختلالات خوردن مشخص نیست. مانند سایر مشکلات روانی ممکن است دلایل مختلفی برای آن وجود داشته باشد، مانند:
- ژنتیک: برخی از افراد ممکن است ژنهایی داشته باشند که خطر ابتلا به اختلالات خوردن را افزایش میدهد.
- عوامل بیولوژیکی: عواملی مانند تغییرات در مواد شیمیایی مغز ممکن است در اختلالات خوردن نقش داشته باشند.
برخی از عواملی که بر خطر ابتلا به اختلالات خوردن تأثیر میگذارد
اختلالات خوردن، مشکلات پیچیدهای هستند که تحتتأثیر عوامل مختلفی قرار دارند. در ادامه به برخی از این عوامل اشاره خواهیم کرد.
- ویژگیهای شخصیتی مانند کمالگرایی و حساسیت به احساسات منفی، همراه با عزت نفس پایین و نارضایتی از بدن، با اختلالات خوردن مرتبط هستند و ما را بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات خوردن قرار میدهند.
- ژنتیک نقش مهمی را ایفا میکند، زیرا افراد با سابقه خانوادگی اختلالات خوردن در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلال هستند.
- وقایع استرسزا یا آسیبزا در زندگی ما گاهی اوقات میتواند ما را به سمت اختلالات خوردن سوق دهد، زیرا ممکن است زمانی که چیزهای دیگری از کنترل ما خارج میشوند سعی کنیم تا با کنترل عادات غذایی خود، راهی برای مقابله با عواطف و احساسات شدید مرتبط با رویدادهای استرسزا پیدا کنیم.
- فرهنگ و رسانههای امروزی و تصاویری که هر روزه در شبکههای اجتماعی میبینیم لاغری را یکی از معیارهای مهم زیبایی معرفی میکنند. این فشار برای لاغر شدن تا زیباتر به نظر برسیم میتواند به بروز اختلالات خوردن کمک کند.
- افرادی که سابقه رژیم غذایی یا روشهای کنترل وزن را دارند، ممکن است بیشتر مستعد تجربه دورههای پرخوری باشند.
- افرادی که سابقه اختلالات اضطرابی مانند اضطراب فراگیر، فوبیای اجتماعی و اختلال وسواسی – جبری دارند بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات خوردن هستند. مطالعات نشان داده است که حدود دو سوم افراد مبتلا به بیاشتهایی، قبل از شروع اختلال خوردن، علائم اختلال اضطرابی را داشتند.
- افرادی که به دلیل وزن زیاد خود مورد آزار و اذیت دیگران قرار گرفتهاند، بیشتر در معرض مشکلات مربوط به خوردن و اختلالات خوردن هستند.
البته عوامل دیگری نیز در بهوجود آمدن اختلالات خوردن نقش دارند، اما موارد ذکر شده از مهمترین آنها محسوب میشوند.
اختلالات خوردن چه مشکلات و عوارضی به همراه دارد؟
اختلالات خوردن باعث طیف گستردهای از عوارض میشود که حتی برخی از آنها تهدیدکننده زندگی هستند. هر چه اختلال خوردن شدیدتر یا طولانیتر باشد، احتمال بروز عوارض جدی بیشتر است. برخی از این عوارض عبارتاند از:
- مشکلات جدی سلامتی،
- افسردگی و اضطراب،
- داشتن فکر خودکشی یا اقدام به خودکشی،
- تأثیر منفی بر رشد فیزیکی و عاطفی فرد،
- مشکلات در روابط اجتماعی،
- اعتیاد یا اختلالات سوءمصرف مواد مخدر،
- مشکلات در محل کار یا مدرسه،
- مرگ.
اختلالات خوردن چگونه تشخیص داده میشود؟
اختلالات خوردن بر اساس علائم و بررسی عادات و رفتارهای غذایی تشخیص داده میشود. ممکن است برای تشخیص لازم باشد تا ابتدا به مراکز ارائهدهنده مراقبتهای اولیه بهداشتی یا پزشک خود و سپس به یک متخصص سلامت روان مراجعه کنیم.
معمولاً در تشخیص اختلالات خوردن از روشهایی که در ادامه خواهیم گفت استفاده میشود:
- معاینه فیزیکی: که در آن یک پزشک مراجعهکننده را برای هر گونه نشانهای از بیماری که میتواند باعث مشکلات خوردن شود بررسی میکند. او همچنین ممکن است آزمایشهای خون، ادرار یا سایر مایعات بدن را برای بررسی هر گونه ناهنجاری یا بیماری تجویز کند. هدف از این آزمایشها رد هر گونه شرایط پزشکی دیگری است که ممکن است در مشکلات خوردن نقش داشته باشد.
- ارزیابی سلامت روان: یک متخصص سلامت روان در مورد افکار، احساسات، عادات و رفتارهای غذایی مراجعهکننده میپرسد.
- مطالعات دیگر: گاهی اوقات پزشکان ممکن است نیاز به انجام آزمایشهای پزشکی بیشتری داشته باشند تا ببینند که آیا مشکلات یا عوارض ناشی از اختلالات خوردن در فرد وجود دارد یا خیر.
درمان و بهبودی
هنگامی که فردی دچار اختلال خوردن است، بهترین راه برای کمک به بهبودی او، همکاری یک پزشک، یک متخصص سلامت روان و گاهی اوقات یک متخصص تغذیه با هم بهعنوان یک تیم است. یافتن متخصصانی که در درمان اختلالات خوردن تجربه دارند از اهمیت زیادی برخوردار است.
روش درمان بستگی به نوع خاص اختلال خوردن دارد. اما بهطور کلی شامل موارد زیر میشود:
- آشنایی با تغذیه مناسب،
- آموزش نحوه ایجاد عادات غذایی سالم،
- راهنمایی برای رسیدن به وزن مناسب در صورت کمبود وزن،
- رفتاردرمانی یا گفتاردرمانی،
- در صورت نیاز، دارو.
توصیههایی برای جلوگیری از اختلالات خوردن
هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از اختلالات خوردن وجود ندارد، اما میتوانیم برای ایجاد عادات غذایی سالم قدمهایی برداریم.
- یک رژیم غذایی سالم و غنی از غلات کامل، میوهها و سبزیها انتخاب کنیم. خوردن نمک، شکر، الکل، چربیهای اشباع شده و چربیهای ترانس را محدود کنیم. از رژیم غذایی شدید خودداری کنیم. اگر نیاز به کاهش وزن داریم، با یک متخصص تغذیه صحبت کنیم تا برنامهای به اما ارائه دهد که نیازهای بدنمان را برآورده کند.
- از مکملهای غذایی، ملینها یا محصولات گیاهی برای کاهش وزن استفاده نکنیم.
- فعالیت بدنی کافی داشته باشیم. هر هفته حداقل 150 دقیقه فعالیت هوازی مانند پیادهروی سریع داشته باشیم. فعالیتهایی را انتخاب کنیم که از آنها لذت میبریم؛ چون احتمال انجام دادن آنها در این صورت بیشتر خواهد شد.
- از مسائل مربوط به سلامت روان، مانند افسردگی، اضطراب، یا مشکلات مربوط به عزتنفس و تصویر بدنی ساده نگذریم و از متخصصین سلامت روان کمک بگیریم.
اگر دارای فرزند هستیم نیز بسیار مهم است که از دوران کودکی مراقبتهای لازم را برای جلوگیری از بروز اختلالات خوردن در کودکان انجام دهیم. رعایت موارد زیر میتواند در این زمینه به ما کمک کند:
- از رژیم گرفتن در اطراف کودک خود اجتناب کنیم. عادات غذایی خانواده ممکن است بر روابط کودکان با غذا تأثیر بگذارد. خوردن وعدههای غذایی در کنار هم این فرصت را به ما میدهد تا به کودک خود در مورد مشکلات رژیم غذایی بد آموزش دهیم. همچنین به ما این امکان را میدهد که ببینیم آیا کودکمان غذای کافی و متنوع میخورد یا خیر.
- با فرزندمان صحبت کنیم. بسیاری از وبسایتها و رسانههای اجتماعی وجود دارند که ایدههای خطرناکی را تبلیغ میکنند، مثلاً بیاشتهایی را بهعنوان یک انتخاب در نظر میگیرند نه بهعنوان یک اختلال خوردن. برخی از سایتها نوجوانان را تشویق به شروع رژیم میکنند. اصلاح هر گونه ایده اشتباه مانند این موارد بسیار مهم است. با فرزندمان در مورد خطرات انتخاب رژیم غذایی ناسالم صحبت کنیم.
- داشتن تصویر بدنی سالم را در کودک خود تشویق و تقویت کنیم. با کودک خود در مورد تصویری که از شکل ظاهری خود دارد صحبت کنیم و به او اطمینان بدهیم که شکل بدن در افراد مختلف میتواند متفاوت باشد و نیاز نیست همه لاغر باشند. از بدن خود جلوی فرزندمان انتقاد نکنیم. به کودک خود احترام بگذاریم و این حس را به او بدهیم که او را با هر شکل ظاهری که دارد دوست داریم، این موضوع میتواند به ایجاد عزتنفس سالم در کودک کمک کند.
- از پزشک کمک بگیریم. پزشک در ویزیتهای دورهای خود از کودک ممکن است علائم اولیه یک اختلال خوردن را شناسایی کند. آنها میتوانند از کودکان در مورد عادات غذاییشان سؤال بپرسند و در صورت تشخیص مشکل اقدامات لازم را انجام دهند.
جمعبندی
در این مطلب از برآیند گفتیم که اختلالات خوردن مشکلاتی جدی برای سلامتی ایجاد میکنند که میتوانند اثرات مضری بر سلامت جسمی و روانی ما داشته باشند. اختلالات خوردن معمولاً شامل افکار تحریف شده در مورد غذا، غذا خوردن، وزن و شکل بدن و همچنین رفتارهای غذایی ناسالم هستند. شایعترین انواع اختلالات خوردن، شامل بیاشتهایی، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری است؛ البته به اختلالات دیگری که کمتر شایع هستند نیز اشاره مختصری کردیم.
همچنین گفتیم که اختلالات خوردن با سایر مشکلات سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب، آسیب رساندن به خود، فکر به خودکشی و اقدام به خودکشی مرتبط هستند. با این حال، با درمان مناسب، افراد میتوانند بهبود یافته و عادات و نگرشهای سالمتری نسبت به غذا و بدن در خود ایجاد کنند.
منبع اولمنبع دوممنبع سوممنبع چهارممنبع پنجم
دانلود پی دی اف