14,947
5 دی 1402
چرا وقتی فرد دیگری موفق میشود، احساس خوبی نداریم؟
بعضی از ما با دیدن خوشحالی دیگران به خاطر دستاوردهایشان چندان خوشحال نمیشویم و با افکاری مثل این که «نکند من راه را اشتباه میروم؟» «من چقدر بد شانسم! کاش به جای او من موفق شده بودم» خود را بمباران میکنیم.
حال سؤالی که پیش میآید این است که اصلاً چرا این افکار به سراغ ما میآیند و باید با آنها چه کنیم؟ آیا این مشکل از ماست که نمیتوانیم موفقیت دیگران را ببینیم و یا دلایل دیگری پشت این رفتار نشستهاند؟ اگر این سؤالات نیز شما را درگیر کرده و حتی باعث خجالت شما شده، ما در این مقاله از برآیند میخواهیم کمی درباره احساس حسادت به موفقیتِ دیگران بخوانیم و به نحوه مدیریتِ این احساسات بپردازیم.
درک حسادت در مورد موفقیت دیگران
پیش از این که به سراغ حسادت به موفقیت دیگران برویم، میخواهیم ببینیم ما در این مواقع چه احساساتی را تجربه میکنیم. برای مثال، موقعیتی را تصور کنید که یکی از همکاران شما، تنها چند ماه پس از ورود به یک شغل، ترفیع رتبه میگیرد و حقوقِ او به طور قابل توجهی افزایش پیدا میکند.
با شنیدن این خبر، ممکن است چندین احساس مختلف از جمله خشم، ناراحتی، سرخوردگی و البته خجالت و شرم از این که از موفقیت او خوشحال نیستید، را تجربه کنید. ذهن ما در این مورد و موارد مشابه میگوید:
- او لیاقت این ترفیع را ندارد.
- شاید او از من بهتر است.
- دیگر تمایلی ندارم کنار او باشم و حتی او را ببینم!
- امیدوارم شکست بخورد.
و سپس در مورد خود، اینگونه فکر میکنیم:
- این نشان میدهد که من چقدر حقیر هستم.
- مدام از دیگران عقب میافتم.
- مردم طوری به من نگاه میکنند که انگار یک بازنده هستم.
- من هم میتوانستم این کار را انجام دهم.
پس از گذراندن این افکار و تجربه این احساسات، فکر میکنیم «من چه جور آدمی هستم که نمیخواهم شخص دیگری موفق شود؟». باید بگوییم شما یک فرد عادی هستید و همه ما حسادت را تجربه میکنیم. هیچکس بازنده بودن را دوست ندارد و همه ما دوست داریم در هر کاری که انجام میدهیم، موفق شویم.
بنابراین، میتوانیم بگوییم این که ما از موفقیت دیگران خوشحال نمیشویم، نه به این معنی است که آنها را دوست نداریم و نه این که کمتر به آنها اهمیت میدهیم. بلکه این احساسات تنها به دلیل واکنشهای مغزی رخ میدهند.
در واقع، مغز ما انسانها بر اساس الگوی مقایسۀ خود با دیگران برنامهریزی شده و شکستن این چرخه برای همه ما سخت است. به زبان بهتر، از آنجا که مغز انسان به طور غریزی تصور میکند: پاداشها محدود هستند و اگر آنها را به دست نیاوریم، احساس بدی خواهیم داشت.
انواع حسادت
احساس حسادت، انواع مختلفی دارد که میتواند بر رفتار ما تأثیر بگذارد. اگرچه احساساتی که ما تجربه میکنیم، تقریباً مشابه هستند اما میتوانند تأثیرات متفاوتی داشته باشند. در ادامه، به معرفی انواع حسادت در انسان میرویم تا بدانیم هر کدام چیست و اینگونه بتوانیم راهی برای مدیریت آن پیدا کنیم.
1.حسادت افسرده کننده
این نوع از حسادت معمولاً با جمله «من در مقایسه با او احساس میکنم بازنده هستم» نمایان میشود. برای مثال: وقتی کسی بهتر از ما عمل میکند، اغلب احساس میکنیم که بازنده هستیم و در این رقابت شکست خوردهایم. در واقع، ما فکر میکنیم که موفقیتِ دیگران معادل شکست ما است و اگر آنها برنده شوند ما دیگر نمیتوانیم چیزی به دست آوریم.
2. حسادت خصمانه
در حسادت خصمانه، ما خود را بدشانس و دیگران را خوش شانس میدانیم. در حسادت خصمانه، ما دیگر دوست نداریم با آن فرد ملاقات کنیم و حتی آرزو میکنیم که او شکست بخورد. درست همانطور که از شنیدن در مورد طلاق، دستگیری یا حتی تصادفِ افراد موفق، لذت میبریم.
3. حسادت خوشخیم
اما برخلاف همۀ انواع منفی حسادت، حسادتِ خوشخیم، نوع مؤثر و شاید بیاثرِ این احساس است. در حسادت خوشخیم، اگر ببینیم شخص دیگری موفق شده، او را تحسین میکنیم و به خاطرِ کاری که انجام داده به او افتخار میکنیم. این حسادت ما را وادار میکند که به کاری که طرف مقابل انجام میدهد، توجه کنیم تا چیزی یاد بگیریم و ما نیز مانند او پیشرفت کنیم.
بسیاری از مردم هم حسادت افسرده و هم خصمانه را تجربه میکنند. برای مثال:
وقتی یک فرد به همکار خود که ترفیع گرفته فکر میکند، احساس افسردگی دارد و آرزو دارد موفقیت همکارش ادامهدار نباشد، اما در عین حال برای رسیدن به آن موفقیت نیز تلاش میکند.
ما به چه کسانی حسادت می کنیم؟
به طور کلی، ما به کسانی که خودمان را با آنها مقایسه میکنیم، حسادت میکنیم. معمولاً این گروه شامل افرادی مانند خواهر برادر، دوستان، اطرافیان، همکاران و … است که ما ویژگیهایمان را با آنها اندازهگیری میکنیم و در واقع آنها را به عنوان یک معیار در نظر میگیریم. ما همچنین به دستاوردهایی که احتمال رسیدن خودمان به آنها نیز وجود دارد، اما دیگران زودتر به آنها میرسند حسادت میکنیم.
به عنوان مثال: ممکن است به کسی که جایزه نوبل را میبرد حسادت نکنیم، زیرا این دستاورد از توان و حتی خواستۀ ما خارج است، اما به همکلاسی که در رشته مشترکمان نمره خوبی گرفته، حسادت میکنیم.
علاوه بر این، به خصوص در زمانهایی که فکر میکنیم موفقیتِ کسی حق او نیست، احساس حسادتِ بیشتری میکنیم؛ زیرا اکثر مواقع حسادت از بیعدالتی ناشی میشود.
احساس حسادت، چه تأثیری بر ما دارد؟
حسادت احساسی است که میتواند باعث استرس و افسردگی در انسان شود و احساساتی مانند خشم و غم را نیز تقویت کند. زمانی که به فرد یا موقعیتی حسادت میکنیم، نشخوار فکری شروع میشود و انرژی زیادی را صرف آن موقعیت میکنیم.
در این موارد افکاری مانند «نمیتوانم باور کنم که او ترفیع گرفته»، «چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد؟»، «چرا این اتفاق برای من نیوفتاده» به ذهن ما هجوم میآورد. علاوه بر این، شروع به سرزشِ خود میکنیم و جهان را بیعدالت میبینیم.
ما همچنین اکثر مواقع تمایلی به دیدار با کسی که به او حسادت میکنیم نداریم، زیرا دیدنِ آن فرد به ما یادآوری میکند که در حال عقب افتادن هستیم. علاوه بر این، به طور معمول از آن فرد بدگویی میکنیم و یا با دیگر افرادی که با ما همنظر هستند اتحادی علیه آن فرد ایجاد میکنیم. در برخی موارد، ما ممکن است به طور کلی مقایسه کردن و رقابت با آن فرد را کنار بگذاریم تا احساس شکست نکنیم.
چطور با بهبود عزت نفس، حسادت را کاهش دهیم؟
همانطور که گفتیم، حسادت از جایی میآید که ما خود و عملکردمان را با دیگران مقایسه میکنیم. اما مقایسه کردن در واقع کاری است که به عزت نفس ما ضربه میزند و افرادی که عزت نفس پایینی دارند، بیشتر به موفقیتهای دیگران توهین و حسادت میکنند.
با این حال، با تمرین، میتوان کمتر خود را با دیگران مقایسه کرد و با شکستن این چرخه، اعتماد به نفس بیشتری ایجاد کنیم. علاوه بر این، اگر یاد بگیریم احساسات خود را بپذیریم و درک کنیم، کمتر با آن درگیر خواهیم بود.
بنابراین، سادهترین کاری که میتوانیم کنیم، پذیرشِ احساس حسادت به عنوان یکی از دهها احساسات انسانی است. احساس حسادت یا عدم کفایت در مواجهه با موفقیت دیگران، اشکالی ندارد؛ اما اگر این مقایسهها آسیبزننده شود، اقداماتی وجود دارد که میتوان برای بهبود آن انجام دهیم.
در ادامه، یک راهکار برای کاهش حسادت در برابر موفقیت دیگران را به صورت قدم به قدم بیان میکنیم.
قدم اول: پذیرش حسادت
همانطور که پیش از این نیز خواندید، همه انواع حسادت مخرب نیست و حتی این احساس میتواند سازنده باشد. بنابراین، ما باید بین حسادتِ کینهتوزانه و حسادت مؤثر تمایز قائل باشیم. حسادت کینهتوز به ما میگوید دیگران نباید چیزی داشته باشند، فقط به این دلیل که ما آن را نداریم.
این واکنش نه تنها منجر به احساسِ رنجش نسبت به دوستانمان میشود (که اغلب میتواند روابط ما را سرد کند و از بین ببرد) بلکه از آنجایی که ریشه در ترس دارد، میتواند باعث ایجاد اضطراب و استرسِ بیشتر نیز شود. در این نوع حسادت همچنین ممکن است شروع به این باور کنیم که برای موفقیت ما، شخص دیگری باید شکست بخورد.
قدم دوم: احساس کردن هر آنچه تجربه میکنیم
اما چطور دیدگاه خود را تغییر دهیم؟ برای این کار مهم است به خود اجازه دهیم که احساسِ حسادت خود را به طور کامل تجربه، آن را پردازش و مطابق آن پیش برویم.
مثلاً: میتوانیم احساساتی که تجربه میکنیم را نام ببریم. خجالت، ناامیدی، غم و اندوه، خشم یا پشیمانی، احساساتی هستند که معمولاً به همراه حسادت میآیند. در اینجا هدف این است که به احساسات خود، (بدون شرم یا قضاوت) وقتی که ظاهر میشوند، توجه کنیم.
به یاد داشته باشید که هیچ احساسِ خوب یا بدی وجود ندارد و هیچ احساسی، دائمی نیست بلکه فرصتی برای شما است تا اطلاعاتی در مورد نیازها و خواستههای عمیق خود جمعآوری و در نهایت، از آن اطلاعات برای هدایت زندگی و رفتارهای خود استفاده کنید.
پیشنهاد مطالعه
برای آشنایی بیشتر با انواع عزت نفس در روانشناسی مقاله زیر را مطالعه کنید:
عزت نفس چیست؟قدم سوم: فکر کردن درباره آنچه واقعاً می خواهیم
پس از این که احساسات خود را پذیرفتیم، نامگذاری کردیم و آنها را ارزشمند دانستیم، باید بفهمیم که چه انگیزهها و ترسهایی، آنها را به وجود آورده است. مثلاً باید فکر کنیم که چه چیزی در مورد از دست دادن، بیشتر ما را آزار میدهد؟
آیا از ناامید کردنِ عزیزان خود میترسیم؟ آیا قرار گرفتن در کنار همسالانی که به نظر میرسد بهتر از ما کار میکنند، باعث خجالت ما میشود؟ کدام بخش از موفقیتِ فرد، بیشتر باعث ناراحتیِ ما شده است؟
بنابراین در این مرحله بهتر است تا حد امکان دقیق و صادق باشید و پاسخ این سژالات را روی کاغذ بنویسید. آیا احساسی وجود دارد که بیش از یک بار ظاهر شده؟ چه چیزی را میتوانید از این موضوع متوجه شوید؟ پس از انجام این کارها، میتوانیم نقطه دقیقی که در آن احساس کم بودن میکنیم را پیدا کنیم و کاری در راستای بهبود آن انجام دهیم.
قدم چهارم: اقدام به عمل
اکنون که نیازهای خود را شناسایی کردیم، زمان آن رسیده که به راههای سالم و معنادار برای پیگیری آنها فکر کنیم. به بیان دیگر، این که هنوز آنچه را که میخواستیم به دست نیاوردهایم، به این معنی نیست که هرگز قرار نیست به آنها برسیم. بنابراین، اکنون وقت عمل کردن است؛ مثلاً اگر به درآمد فردی حسادت ورزیدهاید، باید به سراغ راههای افزایش درآمد خود بروید. برای نمونه:
- درباره این که چه میزان زمان خالی دارید فکر کنید.
- بیاندیشید که در این مدت چه کاری میتوانید انجام دهید.
- کدام مشاغل به عنوان شغل دوم، درآمد خوبی دارند.
- و …
پیشنهاد مطالعه
برای یادگیری تکنیکهای تقویت اعتماد به نفس حتما مقاله زیر را بخوانید:
اعتماد به نفس چیست؟حسادت؛ احساسی مثل دهها حس دیگر!
دیدن موفقیت دیگران باید حس خوبی به ما دهد اما نه لزوماً! مغز انسان به گونهای طراحی شده که پاداشها را محدود بداند و با مشاهده این که دیگران آن را به دست آوردهاند، ناراحت شود.
بنابراین، احساس حسادت نیز مانند سایر احساسها مثل شادی، غم، ترس و … بوده و در صورتی که آن را بپذیریم میتوانیم آن را کاهش دهیم. همانطور که خواندید حسادت نیز انواعی دارد که همه آنها بد نیستند و احساسی مانند غبطه یا حسادت مؤثر میتواند باعث شود ما رو به جلو حرکت کنیم.
منبع اولمنبع دوم
بسبار عالی است.
مرسی که همراه ما هستید 🙏
درود
مطلب بسیار جالب و علمی است
بسیار مقاله خوبی بود ممنونم
مرسی که همراه ما هستید 🙏
توضیحاتتون عالی بود
ممنون
سلامت باشید 🙏
توضیحاتتون عالی بود
ممنون
مرسی از شما 🙏